گزارش فارس از زنانی که با دعوت به انتخابات برای ایران مادری می‌کنند

همه چیز از یک تماسِ دلی آغاز شد، تماس دعوتی که «خانواده ایران» را متولد کرد. در این تماس‌ها و دیدارها شیرینی و تلخی‌ها بسیارند و پشتش هزاران زن هستند که آمده‌اند تا برای ایران مادری کنند. زنانی که بسیج شده‌اند تا نرخ مشارکت در انتخابات را بالا ببرند.

به گزارش متادخت: خودجوش داوطلب شده‌اند برای دعوت به یک مهمانی. فعالانی که کلماتشان از دل بر می‌آید و بر دل می‌نشیند. خبری از نقش بازی کردن نیست، چون کارمند جایی نیستند. از روی دلسوزی با خط شخصی و با هزینه خودشان با مردم تماس می‌گیرند و مادرانگی خرج اجتماع می‌کنند. تا آنجا که حنجره‌شان یاری کند با اشخاص مختلف از حق انتخاب سرنوشت کشور همدلی می‌کنند. از «خانواده ایران» حرف می‌زنیم. یک گروه با بیش از ۱۵۰۰ عضو که از انتخابات پیشین ریاست جمهوری دور هم جمع شده‌اند. زنانی که نقش مادری خود را برای خانواده ایران ایفا می‌کنند تا دوباره فرزندان ایران را دور هم جمع کنند و آرمان‌ها و امیدهای فراموش شده را دوباره یادآوری کنند. این گروه در دور اول انتخابات امسال، ۲۸ هزار تماس و ۱۰ هزار پیامک دعوت به مشارکت داشته‌اند. با «مریم عصاره نژاد» مسئول پویش مردمی «خانواده ایران»، یک بانوی دهه شصتی به گفت‌وگو نشستیم تا برایمان از ساز و کار این پویش و فعالیت اعضای دلسوزش بگوید.

پویشی که ۳ سال پیش با یک تماس دلی آغاز شد
می‌پرسیم چطور شد که این پویش به ذهن‌تان رسید؟ می‌گوید: «با توجه به اینکه مقام معظم رهبری تاکید زیادی بر مشارکت مردم در انتخابات داشتند، این پویش سال ۱۴۰۰ با همفکری همکارانم شکل گرفت. ۲ ماه مانده بود به انتخابات یکی از دوستان شروع کرد از دفتر تلفن خودش با چندتا از مخاطبینش تماس گرفت و بعد تجربه‌اش را با ما به اشتراک گذاشت و گفت؛ من در حد مخاطبین تلفن خودم جلو رفتم. ما هم تصمیم گرفتیم اینکار را انجام دهیم، اما مثلا یکی از دوستان خیریه داشت با یک عالمه مخاطب؛ می‌توانست به تنهایی به آن‌ها زنگ بزند. پس شروع کردیم با مخاطبین خودمان و شماره‌هایی که از جاهای مختلف به ما رسیده بود تماس گرفتن اینجوری بود که پویش «خانواده ایران» شکل گرفت. با دوست و غریبه صحبت می‌کردیم، فارغ از اینکه از قبل شناخت داشتیم که او رای می‌دهد یا نه! در بین دوستان افرادی بودند که نمی‌خواستند به هر دلیلی رای بدهند، ما با آن‌ها صحبت می‌کردیم و قانع‌شان می‌کردیم که رای بدهد. حتی اگر دوستی داشتیم که رای می‌داد به او مشاوره می دادیم که اطرافیانش را به مشارکت در انتخابات دعوت کند. ما ایرانی هستیم و دلمان برای کشورمان و مردم‌مان می‌تپد و آبادانی، استقلال و امنیت ایران برایمان مهم است. پس از وجه مادرانگی مان استفاده کردیم و همچنان با دلسوزی مردم را دعوت می‌کنیم.»
از کلاس فن بیان و شیوه گفت‌وگو تا برپایی مرکز تماس
«خانواده ایران» ابتدا با ۳۰ نفر دوست کار خود را شروع کرد. افرادی که بدون هیچ اجباری و سفارشی خودجوش به صورت دلی این کار را جلو بردند. کم کم کانال و صفحه اینستاگرامی برای این پویش به راه انداختند. رفته رفته اعضای بیشتری اضافه شدند و خیلی از محصولات رسانه‌ای اعم از موشن‌گرافیک و عکس نوشت کار بچه‌های گروه بود. اما چالش خانواده ایران زود خود را نمایان کرد. اعضای جدید می‌گفتند ما چطور سر صحبت را مثلا با دوستی که ۱۰ سال با او حرف نزدیم باز کنیم یا چطور با مخاطب غریبه حرف بزنیم تا قانع به مشارکت شود.عصاره نژاد می‌گوید: «اینجا متوجه شدیم که باید شیوه گفت‌وگو و فن بیان آموزش دهیم. چند ویدئو ضبط کردیم و تجربه خودمان را برایشان گفتیم، اما خیلی فایده نداشت. پس تصمیم گرفتیم مرکز تماس برپا کنیم و داوطلبان را به مشارکت دعوت کنیم.» عصاره نژاد به همراه دوستانش در مرکز تماس با مردم به صورت تلفنی صحبت می‌کردند تا اعضای جدید و مهمان در مرکز هم از نزدیک مسیر مراوده و معاشرت با مردم را یاد بگیرند. این مرکز تماس‌ها برای گروه پویش خانواده ایران آورده بسیاری داشت. داوطلبان می‌آمدند و چندتا تماس می‌گرفتند و می‌فهمیدند چقدر ساده است و می‌رفتند و خودشان در منزل تماس می‌گرفتند، برخی هم به قدری ماهر می‌شدند که در نقاط مختلف شهر تهران مرکز تماس به راه انداختند. اکثر اعضای خانواده ایران، مادر هستند.

انتخابات داغ و بدون‌ آمادگی امسال
فعالیت برای انتخابات ۱۴۰۰، یک و نیم ماه قبل از انتخابات شروع شد، اما برای انتخابات امسال و شهادت آقای رئیسی «خانواده ایران» آمادگی نداشت و دو هفته مانده بود به انتخابات فعالیتش را آغاز کرد و همان کانال را بروزرسانی کرده است. البته با این تفاوت که امسال اعضای گروه افزایش چشمگیری پیدا کرده است و تشکل‌های دانشگاهی و گروه‌های مادرانه هم به آن اضافه شدند. اینبار از فواید گفت‌وگوی چهره به چهره بیشتر صحبت شده است و گروه‌های مادرانه و.. از خانواده ایران الگو گرفتند و در پارک‌ها، مساجد و پاتوق‌های مشخص با مردم گفت‌وگو می‌کنند و آن‌ها را دعوت به مشارکت می‌کنند.
دعوت حضوری و چالش‌های تلخ و شیرینش
دعوت به مشارکت حضوری هم چالش‌های خودش را دارد. دعوت حضوری به گفته عصاره نژاد سخت‌تر است، چند مرتبه رفتار تندی از جانب مخاطب سر زده و حتی به آن‌ها گفتند که «به شما چه ربطی داره من رای بدم یا ندم؟ یا از کجا پول گرفتی و…» با اینحال برخی از داوطلبان، حضوری راحت‌تر هستند و برخی هم تلفنی.
هیچ اجباری برای گفت‌وگو نیست
حالا که اعضای گروه به هزاران نفر رسیده است، شماره‌هایی که اعضا بین خودشان تقسیم می‌کردند ته کشیده است و چند نفر لیست شماره رندوم در می‌آورند و در اختیار اعضا قرار می‌دهند، اما قسمت چالشی‌تر ماجرا آنجاست که برخی از افراد که با آن‌ها تماس گرفته می‌شود، ناشناس هستند و گاهی عصبانی می‌شوند و می‌پرسند «کی شماره من به شما داده؟ چرا با من تماس گرفتی؟» خانواده ایران در همان ابتدا مودبانه خودشان را معرفی می‌کنند و از مخاطب می‌پرسند: «ممکن هست چند دقیقه از وقتتان را بگیریم و درباره انتخابات صحبت کنیم» و اگر مخاطب تمایلی به گفت‌وگو نداشت، تلفن را قطع می‌کنند. چون اجباری به گفت‌وگو نیست و اصراری به صحبت ندارند و اگر مخاطب اجازه بدهد، با آن‌ها وارد گفت‌وگو می‌شوند.
رای می‌دهم فقط به خاطر پشتکارتان!
اما صحبت به خاطره‌های تلخ و شیرین خانواده ایران از دعوت‌ها می‌رسد، عصاره‌نژاد می‌گوید: «خاطره‌های جالبی داشتیم؛ یکی از دوستان که ۳ بچه دارد و بسیار در عرصه دعوت به انتخابات فعال است، یکبار با مخاطبی صحبت می‌کرد تا او را برای رفتن پای صندوق رای مجاب کند، اما بچه‌هایش سر و صدا می‌کردند و توی سر و کله هم می‌زدند، مخاطب که از پشت خط این صداها را می‌شنید به این خانم گفت که من کار شما را تحسین می‌کنم و به خاطر پشتکاری که داشتید و با وجود بچه‌هایتان مشارکت برایتان مهم است، رای می‌دهم».
تماسی که هم برای مخاطب رشد دارد هم برای داوطلب
به گفته مسئول این پویش، این تماس‌ها و گفت‌وگوها هم برای تماس گیرنده مزیت است، هم برای کسی که با او تماس گرفته می‌شود. چون آن‌ها را از انفعال نسبت به جامعه بیرون می‌آورد. همه نسبت به اتفاقی که در جامعه می‌افتد. اینکه من حرف مردم کشورم را بفهمم و با آن‌ها همدلی کنم حس خوبی را هم به تماس گیرنده و هم به مخاطب می‌دهد. «تماس گیرنده و فردی که حضوری گفت‌وگو می‌کند یک تصویر واقعی از مردم کف جامعه پیدا می‌کند، وقتی با آدم‌های متفاوت صحبت می‌کند در تحلیل و برخورد با مردم جامعه تاثیر می‌گذارد و برای هر دو طرف رشد دارد. چون شنیده شدن مشکل کمک کننده است. چون برخی از افراد ساعت‌ها گفت‌وگو می‌کنند و یک جور جنبه درد و دل هم پیدا می‌کند.برای تماس گیرنده یا ملاقات کننده هم الزامی نگذاشتیم که چه تعداد افراد را دعوت کند، چون این کار کاملا مردمی و دلی است، برخی از افراد بسته به مسئولیت‌ها و درگیری‌های روزانه خود ۱۰ تماس داشت تا کسی که با ۵۰۰ شماره تماس گرفت. مهم این است که همه با هر شرایطی می‌توانند شرکت کنند و حس خوبی بگیرد و بگوید انقدر توانستیم مشارکت کنیم.»
پسر ۱۲ ساله‌ای که اصرار داشت رای بدهد
خاطره شیرین در این گفت‌وگوها کم نیست، «با مخاطبی تماس گرفتیم که پسر ۱۲ ساله‌شان تلفن را جواب داد وقتی گفتیم تلفن را به پدر و مادرت بده می‌خواهیم در رابطه با رای دادن و انتخابات با آن ها صحبت کنیم.پسر بچه خیلی هیجان زده گفت که «چقدر رای دادن خوبه؟ میشه به من بگین که چیکار کنم تا بتونم رای بدم؟ ما گفتیم که هنوز به سن قانونی نرسیدی و نمی‌تونی فعلا رای بدی اما او اصرار داشت و می‌گفت نمیشه یه راهی پیدا کنید که من بتونم رای بدم!» این پسر بچه می‌گفت که من میرم و به همه میگم که رای دادن چقدر خوبه و حتما با خانواده در انتخابات شرکت می‌کنم.»
بانویی که نمی‌دانست آقای رئیسی به شهادت رسید
عصاره نژاد از بانوی مسنی برایمان می‌گوید که چون در منزل از بیماری مراقبت می‌کرد و زیاد اهل فضای مجازی نبود، از شهادت آقای رئیسی و انتخابات بی‌خبر بود و وقتی این خبر تلخ را شنید بغض کرد و چند لحظه‌ای با گریه حرف می زد، «من خیلی فرصت نمی‌کنم تلویزیون را روشن کنم و با افراد زیادی در ارتباط نیستم، خدایا خیرتان بدهد زنگ زدید تا من بتوانم رای بدهم و کسی را انتخاب کنیم که امتداد راه شهید رئیسی باشد…»
هزاران تماس برای دعوت به دعوت!
خانواده ایران در انتخابات سال ۱۴۰۰، موفق شدند ۳۳ هزار تماس برای دعوت به انتخابات را به ثبت برسانند و امسال هم تاکنون ۲۸ هزار تماس و ۱۰ هزار پیامک دعوت به ثبت رساندند، البته تا آخر هفته این کار ادامه دار است و هزاران تماس دیگر هم بر آن اضافه خواهد شد. خانواده ایران امسال «تبلیغ با سفر» را هم به پویش‌شان اضافه کرده است، اما چون صفر تا صد این کار مردمی است، در هر استانی با تشکل‌های دانشجویی مرتبط شدند و مردم و داوطلبان همان استان را به روستاها و شهرهای استان خودشان می‌فرستند تا رو در رو با مردم روستاهای اطراف صحبت کنند، چون بودجه این را ندارند تا از تهران نماینده ای را به سفر تبلیغاتی بفرستند، البته همچنان هر داوطلبی که بخواهد می‌تواند برای افزایش مشارکت این کار را انجام دهد.
منبع: فارس

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط