مسئله حجاب در غرب

حجاب زنان غربی
زنانی که در دام تعاریف مدرن دختر جذاب بودند برای دستیابی به این صفت در جامعه به ناچار تن به دوستی‌های گذرا و عشق‌های نامحدود داده‌اند، زیرا که این آزادی در عشق و حق داشتن لذت‌های زودگذر آن‌ها را جسور و امروزی‌تر نشان می‌داد.

به گزارش متادخت؛ این روزها که در فضای مجازی شاهد اعلام گرایش زنان غربی به اسلام، حجاب و پوشیدگی هستیم؛ سوالاتی از باب چرایی و چگونگی این رویداد در ذهن‌ها نقش می‌بندد و برای رسیدن به پاسخ، ابتدا باید نگاهی کوتاه به تاریخچه‌ حجاب و پوشش زن غربی بیندازیم.

 

آیا حجاب تعریف جدیدی در غرب است؟

کهن‌ترین نشانه‌ها از حجاب و حیای زنان اروپایی هنگام حضور اجتماعی، به هشت سده قبل از میلاد به تمدن‌های روم و یونان باستان برمی‌گردد که زنان با پیراهن و چادری بلند، تمام بدن خود را تا روی پاها می‌پوشاندند؛ و در برخی مناطق، زنان حتی صورت خود را نیز آشکار نمی‌کردند.

این روند بعد از میلاد حضرت مسیح علیه السلام تا قرن شانزدهم میلادی و دوران رنسانس که تفکر و سبک زندگی اومانیستی(دین جدید غرب) با شعار بازگشت به دوران شکوهمند روم و یونان باستان پایه‌ریزی شد، ادامه داشت. درصورتی که حقیقت اومانیسم پرستش نفس، جسم و شهوات و لذت‌های مادی و حذف خداوند و ارزش‌های الهی بود.

با ظهور این تفکر، ارزش زن به میزان عقل و حیای او نبود بلکه میزان ارزشمندی زن در گروی بدن و لذت‌بخشی او مخصوصا در زمینه‌ لذت‌های جنسی تعریف می‌شد. با این وجود پوشیدگی و حیای زنان حتی تا اواخر قرن نوزدهم نیز ادامه داشت. اما قرن بیستم، که عصر انقلاب صنعتی و مدرنیته و شروع جنبش فمینیسم بود به تحولات پوشش و رفتار زن غربی جهت دیگری داد.

در این دوران تجلی تفکر اومانیستی در پوشش زن غربی و تغییر معادلات رفتاری و ارزشی او در سطح جامعه کاملا بارز است. علی‌رغم آن‌که امروزه از مهم‌ترین موانع گرایش به حجاب و حیا، برپا کردن جنگ روانی و شناختی علیه حجاب، حیا و ارائه‌ تصویری مخدوش و بی‌ارزش از آن با تبلیغات شدید رسانه‌ای است، اما گرایش به حجاب و عفاف در غرب در حال افزایش است. علت چیست؟

تمایل زنان غربی به حجاب

علل گرایش به حجاب در غرب

تجربه‌ ناخوشایند بی‌قانونی: از مهم‌ترین عوامل رویکرد زنان غربی به اسلام و حجاب، ناشی از تجربه‌ فردی و اجتماعی از آسیب‌های زندگی بدون چارچوب و لجام‌گسیخته‌ مدرن است. آن‌چه معمولا در گرایش زنان غربی به دین و پوشش قابل تامل است، تمایل ایشان به زندگی قانونمند است که با عقل و فطرت انطباق داشته باشد.

درک قدرت و ارزش واقعی زنان: علت مهم دیگر، تمایل زنان غربی به شناخته شدن ایشان به عنوان زنی عاقل، باهوش، مقتدر، محترم، عزتمند، پاکدامن و ارزشمند است؛ عزت نفسی که ناشی از معیارهای زیبایی‌شناسی هالیوودی برای اندام، چهره و رفتار او نباشد چرا که روح زن غربی به شدت از قضاوت شدن فقط براساس جسمش خسته و زخمی است.

داشتن خانواده‌ پایدار: زنانی که در دام تعاریف مدرن دختر جذاب بودند برای دستیابی به این صفت در جامعه به ناچار تن به دوستی‌های گذرا و عشق‌های نامحدود داده‌اند، زیرا که این آزادی در عشق و حق داشتن لذت‌های زودگذر آن‌ها را جسور و امروزی‌تر نشان می‌داد؛ اما آن چیزی که در نهایت از آن نصیبشان شد به بازی گرفته شدن و ناکام ماندن در تجربه عشقی حقیقی بود. با این وجود می‌توان گفت گرایش فطری آنان همچنان به تشکیل خانواده‌ای سالم، متعهد و داشتن روابط باثبات و عاشقانه با مرد منتخب خود است.

سلامت، زیبایی و جذابیت حقیقی: اگرچه لحظه‌ای در مسیر لذت‌ها پیش رفتن خوشایند نفس انسان است، اما پس از گذشت سال‌ها می‌توان دقیق‌تر مزایا و معایب آن را بررسی کرد. در عصر کنونی می‌توان گفت دو الی سه نسل از دختران مادران و مادربزرگان تجربه این تغییرات را داشته‌اند.

ظاهری آراسته در عین حال پوشیده که حریم زنان را حفظ می‌کرد با شناخته شدن آن‌ها به تعقل، وفاداری و تعهد و خانواده منسجم که حاصل عمر شناخته می‌شد، شاید دلنشین‌تر از عدم تعهد، ول‌انگاری جنسی و برداشتن حریم‌ها باشد که حال شاهد آن هستیم.

به عبارتی زنان غربی پس از تجربه دوران مدرن جدید متوجه پیامدهای سوء آن بر روح و جسم خود شدند و حال در جستجوی تاریخ خود و بازگشتن به حریم‌های سابق هستند. زیرا پوشیدگی و حیای روح و جسم زن، موجب احیای ظرافت‌ها، انرژی حقیقی زنانه و تعادل هورمون‌های زن در اثر غلبه بر اضطراب‌ها و ترس‌ها و ایمنی بخشیدن و حفاظت از او می‌گردد.

با گرایش زنان به حجاب و حیا روح مقدس و پرمهر زن در خانواده و اجتماع شروع به درخشش و گرمابخشی ذاتی و فطری می‌کند. درخششی فراتر از جسم زن که او را در جامعه قوی و محترم می‌سازد.

تمایل به حجاب در زنان غربی

 

مسیری نو ساخته می‌شود!

اگرچه این تصمیم‌های ذکر شده خلاف تلاش‌ها و سیاست‌های پشت پرده تبلیغات رسانه‌ای است، اما با بررسی این روزهای جوامع اروپایی می‌توان به این نکته اذعان کرد که جامعه بیش از هر دورانی دچار تشدد و هرج و مرج فرهنگی شده است.

درست در دورانی که همجنسگرایی، که پا را فراتر گذاشته و از خود تحت عنوان +LGBTq، به معنای فراجنسیت‌های نامحدود نام می‌برد، در خیابان‌ها می‌بینیم که زنان و دخترانی با حجاب کامل در خیابان قدم می‌زنند و وجود مغازه‌هایی با لوازم حجاب امری عادی تلقی می‌شود اگرچه نمی‌توان گفت این موضوع دغدغه اکثر مردم را شامل می‌شود اما می‌توان آن را در شروع راهی دانست که تحولات شگرفی را به دنبال داشته باشد!​

 

به قلم فاطمه قائلی؛ سطح سوم حوزه علمیه

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط