به گزارش متادخت، فیلم باربی یک لایو اکشن در ژانر درام–کمدی–فانتزی، به کارگردانی گرتا گرویک و نویسندگی گرویک و نوا بامباخ ساخته شده که توانست عنوان پرفروشترین فیلم سال 2023 آمریکا را از آن خود کند. فیلمی که با بودجهی 150 میلیون دلاری ساخته شد و فروش آن به 1.442 میلیارد دلار رسید. از جمله بازیگرانی که در این فیلم ایفای نقش کردهاند میتوان به مارگو رابی در نقش باربی و رایان گوسلینگ در نقش کن اشاره کرد.
باربی، بازار مکاره پیامهای تبلیغاتی و سیاسی
باربی نظر اکثر مخاطبان را به خود جلب میکند؛ به این معنا که مخاطب با هر سلیقهای برای دیدن این فیلم به سینما برود، به مقصود خود میرسد. چراکه باربی برای همه مخاطبانش ایده و محصولی قابل ارائه دارد. اگر کسی برای تماشای جذابیتهای بصری پای تماشای آن بنشیند، باربی برای او یکی از بهترین صحنهآراییهای سینما را ارائه خواهد داد؛ اگر برای تماشای بازی چشمگیر بازیگران به سینما برود، موفق میشود مارگو رابی را در حالی که شبیهترین رفتار به یک عروسک خوشحال و سپس سرخورده و حیران و در آخر امیدوار به آینده را نشان میدهد، ببیند؛ اگر موافق فمینیسم باشد، باید گفت جای درستی آمده چون این فیلم یک فیلم فمینیستی تمام عیار است و اگر دلش بخواهد خرد شدن مردان را تماشا کند، باربی به او یک جامعه از مردان احمق و بیکفایت را به نمایش میگذارد که در «باربیلند» هیچ مسئولیتی جز بازی در ساحل ندارند و تنها آرزویشان این است که آهنگ بخوانند و از طرف باربیها مورد توجه قرار بگیرند.
اما همه این موارد موجب نمیشود تا ما فیلم باربی را یک فیلم خوب و با کیفیت بدانیم، در واقع باربی به مخاطبش یک بسته خوش رنگ و لعاب از پیامها تعارف کرده و از او میخواهد هر کدام را که دوست دارد برای خود بردارد. اما این نشاندهنده ضعف فیلمنامه است. چراکه در فیلمنامهنویسی مهمترین امر وحدت پیام و هدفمندی آن به شمار میرود و آنقدر درگیر تبلیغ و بیان شعارهایی است که از سوی سفارشدهندگان دیکته شده، که یادش میرود باید پیام مناسب و واحدی به بیننده ارائه دهد!
باربی، یک سخنرانی دو ساعته و خستهکننده
«گرتا گرویک» بر خلاف فیلمهای قبلیاش یعنی «زنان کوچک» و «دختر پرنده»، در فیلم باربی قصد ندارد حرفهایش را در لفافه بیان کند؛ او یک بلندگو در دست گرفته و تمام شعارهای فمینیستیاش را بلندبلند در گوش مخاطب تکرار میکند. مردها را موجوداتی بیفایده میداند که همواره باید زیر چتر حمایت و موفقیت زنان زندگی کنند و در غیر این صورت به موجوداتی خطرناک، فاسدالاخلاق و وحشی تبدیل میشوند که تنها کارشان در زندگی نادیده گرفتن زنان، بهرهکشی از آنها و پوشاندن تصویر واقعی و قدرتمندشان است. همچنین در نقاط مختلف فیلم میبینیم که شخصیتها شعارهای تعیینشده برای فیلم را بدون هیچ ملاحظهای و به طور واضح بیان میکنند.
در همین راستا در صحنههای ابتدایی فیلم، «کِن» را در حالی میبینیم که نه خانهای برای زندگی و استراحت دارد و نه شغلی برای تأمین معاش! او تنها باید در ساحل بازی کند و تنها آرزویش این است که باربی به آواز او گوش دهد و یا بتواند در شبنشینیهای باربیها که همواره دخترانه است، شرکت کند؛ برخلاف باربی که همه چیز در باربیلند برای او ساخته شده و در خدمت اوست! در بخش ابتدایی فیلم در واقع موجودی که باید برای او دلسوزی شود و در رفع نیازهایش قدم برداشت، کن است نه باربی! اما با ورود به دنیای آدمها، یکباره کن را میبینیم که تبدیل به هیولای مردسالار شده و همراه با سایر کنها باربیلند را تصاحب میکنند. درست شبیه آنچه در دنیای حقیقی فیلم دیده میشود. جهانی که مردها در آن همه مناصب را اشغال کرده و زنان تنها ملعبهای در دست مردان هستند. آنچنان که با ورود باربی همه مردان خیره به جسم او مانده و از او تقاضای غیراخلاقی دارند!
نفی جنسیت برای مقابله با تبعیض جنسیتی
یکی دیگر از موضوعاتی که در فیلم باربی به آن اشاره میشود، نفی جنسیت در مورد باربی و کن است. آنها هیچکدام اندام تناسلی ندارند و در واقع زن یا مرد بودن برای آنها معنی واقعی پیدا نمیکند. با این تمهید است که زنان جامعه باربیلند از خطراتی همچون تجاوز، قتل و فشارهای روحی نجات یافته و هر کدام توانستهاند بهترین جایگاهها را برخلاف مردان که کاملاً بیفایدهاند، به دست آورند. پس میتوان گفت نسخهای که فیلم برای دنیای جدید میپیچد، نفی جنسیت است. چراکه برخلاف باربیلند، باربی با ورود به دنیای آدمها از همان آغاز به خاطر زیبایی و زنانگیاش مورد تهدید قرار میگیرد.
- مطالب مرتبط: نقد فیلم woman king (پادشاه زن)
باربی، یک قدم جلوتر از فمینیسم
باربی که به تقلید از ماتریکس و نمایش ترومن ساخته شده، یکباره شخصیت اصلی خود را با واقعیت روبرو میکند. او که در بخش ابتدایی فیلم خود را به عنوان الگویی شایسته برای دختران معرفی کرده، که با تقلید از رفتار وی میتوانند به جایگاههای عالی اجتماعی دست پیدا کنند، یکباره با این حقیقت مواجه میشود که جهان بر اساس ایده مردسالاری ساخته شده و به زن تنها به چشم یک وسیله سرگرمی نگاه میشود. حال او باید برای به دست آوردن جایگاه واقعی خود بجنگد و دیدگاه جهانیان را تغییر دهد. اما او اینکار را چطور انجام خواهد داد؟
فمینیستها معتقدند زن به جسم خود منحصر نمیشود؛ اما برخلاف این نظریه شخصیتهای فیلمی فمینیستی مانند «باربی» برای فریب دادن کنها یا مردهای داستان و بازپسگیری جایگاهشان مجبور میشوند از زنانگی خود مایه گذاشته و با استفاده از جسمانیات، آنها را بفریبند. این در واقع همان چیزی است که فمینیست با وجود انکار آن، به زنان تحمیل میکند. آنان برای زنان جایگاهی مساوی با مردان متصور میشوند ولی این تنها یک حباب است و آرزویی نیست که هیچگاه بتواند به ثمر بنشیند. نتیجه نظریه اختیاری بودن سقط جنین برای زن که در فمینیسم مطرح میشود، این است که مردان هیچ مانعی برای برقراری رابطه نامشروع با زنان ندارند و اگر فرزندی از این رابطه حاصل شد، زن میتواند به راحتی آن را از میان ببرد. یعنی مرد هیچ وظیفهای در قبال ظلمی که به زن روا داشته ندارد و فرزند حاصل از این رابطه را نخواهد پذیرفت. حال بماند که ممکن است با انجام عمل سقط، زن برای همیشه قدرت فرزندآوری را از دست بدهد و آرزوی مادر شدن را با خود به گور ببرد! در خصوص برابری حقوق نیز اوضاع به همین منوال است؛ به عقیده جریانهای فمینیستی زنان میتوانند در هر شغلی مشغول به کار شوند؛ حال آنکه بسیاری از مشاغل برای شرایط جسمی آنان مناسب نیست.
از سوی دیگر باربی قدم را از این هم فراتر گذاشته و مادری و فرزندآوری را دمده و عقب مانده معرفی میکند. شخصیت باربی باردار، نشان دهنده همین امر است. باربی به عنوان یک زن در جهانی که تنها به جلوههای جسمی زنانه او توجه میشود، باید ظریف و زیبا بماند، پس عروسک باربی باردار دیگر به درد نمیخورد و در دنیای امروز، مادرانگی جایگاهی ندارد.
در پایان باید گفت فیلم باربی بیش از آنکه در خدمت سینما و پیامرسانی به مخاطبین باشد؛ در خدمت سیاست و تجارت است و با توجه به این نظریه، باربی با تمام شعارهای فمینیستیاش، فیلمی ضدزن است. چون همانگونه که مارگو رابی در نقش «باربی معمولی» به «باربی عجیب» میگوید: «مگه کسی با ما بازی میکنه؟» و باربی عجیب در پاسخ میگوید: «هنوز دارن باهامون بازی میکنن!»، سینما در حال بازی با زن برای جبران خسارات مادی شرکت Mattel است.
به قلم ماه منیر داستان پور، منتقد فیلم و سریال