افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان یکی از تجربههایی است که در صورت بیتوجهی اطرافیان، تجربه شیرین تولد فرزند را به خاطرهی فراموش نشدنی تلخی تبدیل میکند.
به گزارش متادخت، موضوع افسردگی بارداری و زایمان هنوز به عنوان یک اتفاق غیرواقع، بازی درآوردنی برای جلب توجه و ناز کردن بانوان قلمداد میشود. موضوعی که به بررسی آن پرداختیم تا مشخص شود، آیا این عارضه در علم روانشناسی تعریف شده است یا خیر.
مادرشوهرم به خاطر افسردگی از من متنفر شد
گفته میشود افسردگی از شایعترین بیماریهای روانی است و از قضا بیشتر در بانوان بروز و ظهور دارد. صحبت با تعدادی از مادرانی که تجربه افسردگی دوران بارداری و زایمان را داشتهاند، گویای واقعیت تلخی از مواجه اشتباه با این مشکل در یکی از حساسترین شرایط فیزیولوژیک زنان است.
شهروندی در این خصوص گفت: «بعد از بارداری احساس میکردم قدرت عملم کمتر شده و دیگر نمیتوانم مانند سابق فعال باشم. مدتی سپری شد و افسرده شدم. حتی زمانی که به پزشک زنان مراجعه کرده بودم توصیه کرد حتماً پیش یک مشاور بروم». وی اضافه کرد: «وقتی این موضوع را در خانه مطرح کردم، همسرم جدی نگرفت و گفت با افزایش وزنت ناراحت و پریشانی؛ بعد از زایمان بهتر میشوی!» این شهروند میگوید بدترین دوران روحی-روانی خود را در دوران بارداری داشته و حتی از اینکه در این دوران حالش بد بوده عذاب وجدان داشته، چرا که تصور میکرده به فرزند خود ظلم میکند.

خانم دیگری به یاد دارد که تغییر خلق و خویاش موجب شده بود مادر شوهرش از او مرتب گلایه کند. وی گفت: «احساس میکردم مادرشوهرم از من متنفر شده است و فقط به خاطر بچه توی شکمم تحملم میکند. بارها به همسرم گفته بود که خودشان این همه بچه بدنیا آوردهاند و این همه ادا و اصول نداشتند!» این خانم میگوید «نه تنها افسردگی من کامل درمان نشد بلکه به خاطر سرکوفتهای مداوم تصور میکردم حق ندارم از چیزی ناراحت یا معترض باشم».
شهروند دیگری نیز به یاد دارد که اظهارات یک مشاور موجب شد همسرش وضعیت روحی بد او را جدی بگیرد. وی گفت: «در دوران بارداری عصبی و بهانه گیر شده بودم و فکر میکردم بچه تا آخر عمرم دست و پایم را میبندد. به پیشنهاد یکی از دوستانم وقت مشاوره گرفتیم و همسرم از آن موقع حمایت روحی بیشتری از من داشت. طوری که احساس کردم او هم در این مسئولیت سنگین همراه من است و تنها نیستم».
افسردگی بارداری نیازمند بازسازی هویت فرد
این اظهارات و تجربهها در حالی است که هنوز هم مادران میانسال موضوع صحت افسردگی در دوران بارداری را قبول ندارند و میگویند در گذشته زنها بچههای بیشتری بدنیا میآوردند و درگیر این مسائل هم نبودند.
فارغ از تغییر نیاز زنان برای دریافت توجه، احترام و محبت بیشتر، یکی از روانشناسان در این خصوص گفت: «نه تنها این موضوع در علم روانشناسی صحت دارد بلکه زن باردار نیازمند حمایتهای اجتماعی است تا با این معضل کنار بیاید».
آرین عمرانی تصریح کرد: «افسردگی در زنان، شایعتر از مردان است؛ چرا که بدن مردان دارای تستوسترون است که خاصیت ضدافسردگی دارد. افسردگی به ویژه در نقطههای گذار زندگی تشدید میشود. مانند گذر از نوجوانی به جوانی یا از دانشآموزی به دانشجویی یا مجردی به متأهلی و…» وی افزود: «روان انسان در نقاط گذار زندگی آسیبپذیرتر است و در خانمها نیز یکی از این نقطههای گذار موضوع بارداری است».
این روانشناس علائم ظاهری فرد افسرده را تغییر در خوراک و خواب دانست و اضافه کرد: «خُلق ناراحت، لذت نبردن از هیچ چیز، احساس بیارزش بودن، احساس بیفایده بودن و ناگهان کم صحبت شدن و حتی کاهش فعالیتهای روتین از علائم افسردگی است». عمرانی با تاکید به اینکه در دوران بارداری بانوان به دو دلیل ممکن است دچار افسردگی شوند، ادامه داد: «مورد اول مسائل هورمونی و فیزیولوژیکی است که روی خُلق و خو نیز تأثیر میگذارد. مورد دوم مواجه با فرزندی است که باید کل وقت خود را صرف وی کنند». وی افزود: «به ناگهان زن با موجودی مواجه میشود که گمان میکند باید تمام رویاهایش را برای او قربانی کند و هر آنچه برای خود میخواسته دیگر به آن نیندیشد. چنین فشاری میتواند موجب شود پوسته روان ترک بردارد. در برخی به شکل افسردگی و در برخی به شکل اضطراب نمود پیدا میکند».

به گفته این روانشناس، این تصور که چنین شرایطی صرفاً برای جلب توجه است، درست نیست و لازم است این فرد به دلیل شرایط جدیدی که برایش به وجود آمده، وضعیت زندگی و هویتی خود را بازسازی کند و این اتفاق میتواند در رواندرمانی محقق شود. وی افزود: «لازم است فرد با صحبتهایی که از تجربه خود دارد و اینکه چه موضوعاتی او را ناراحت کرده نسبت به پذیرش و بازسازی شرایط جدید خود کمک بگیرد. در نهایت حتی ممکن است از دارودرمانی نیز استفاده شود». عمرانی معتقد است چنین شرایطی نیازمند دریافت حمایتهای اجتماعی است و به ویژه همسران میتوانند با حضور و همدلی خود و کمک در نگهداری از کودک و تقسیم وظایف، همسر خود را از افسردگی بارداری عبور دهند.
این اظهارات در حالی است که متاسفانه عموماً آقایان توجهی چندانی به موضوع افسردگی بانوان ندارند.
جلب توجه یا نیازروحی؟
تغییر خلق و خو، بیش از یک بیماری روحی که عارضه شرایط خاص است، با تصور جلب توجه و یا درخواست امکانات مادی، بیشتر نادیده گرفته میشود.

شاید این نادیده گرفتن از نظر آقایان بهترین روش مقابله با افسردگی باشد اما از نظر بانوان یکی از دلایل اصلی تشدید افسردگی است. به ویژه مادران امروز که اغلب شاغل بوده و فعالیت اجتماعی دارند از ترس محدودیتهای بارداری و زایمان، عطای فرزندآوری را به لقایش میبخشند. این در حالی است که دریافت توجه و حمایت و اینکه در این امر خطیر همسرشان در کنار آنها است، میتواند این معادله را وارونه کند. از سویی زندگیهای شلوغ و پراسترس امروزی، ترس از آینده، وضعیتهای مبهم اقتصادی و مشکلات اجتماعی بیش از گذشته ممکن است زنی باردار را با افسردگی مواجه سازد. بنابراین استدلال مادران میانسال که در گذشته خبری از افسردگی نبود شاید به این دلیل است که مسئولیت و دلمشغولیهای زنان محدودتر و در نتیجه پذیرش بارداری و محدودیتهای آن سادهتر انجام میشد.
✍🏻به گزارش ونوس بهنود، روزنامهنگار








