به گزارش متادخت، فیلم سینمایی Bhakshak یا شکارچی که در ژانر درام جنایی و به کارگردانی پولکیت در سال 2024 در هندوستان به نمایش درآمد، به موضوع بیعدالتی و ظلم علیه زنان میپردازد.
ویشالی سینگ یک خبرنگار زن است که از طریق خبرچینش درمییابد در پناهگاهی واقع در ایالت بیهار که متعلق به یکی از افراد متنفذ و مرتبط با حزب حاکم بر این ایالت است، به دختران یتیمی که در پناهگاه زندگی میکنند، تجاوز شده و آنها توسط متصدیان پناهگاه به اعتیاد کشیده میشوند. ویشالی تصمیم میگیرد هر طور شده از ادامهی این روند جلوگیری کند..!
جنایتی برای زنان بر اساس واقعیت!
نویسنده و کارگردان در پرداخت به این داستان که بر اساس واقعیت طراحی شده است؛ چند هدف مختلف را دنبال میکنند. اول اینکه با توجه به آمار بالای قتل و تجاوز به زنان و دختران در هند، چرا پلیس با وجود اطلاع یافتن از چنین پروندههایی در مورد آنها اقدام قاطعی نکرده و سکوت میکند؟ دوم اینکه چرا احزاب حاکم بر ایالات مختلف هند به ظلمی که در حق اقشار مختلف مردم به خصوص زنان تحمیل میشود، توجهی ندارند و حتی پلیس را برای سرپوش گذاشتن روی این جنایات تحت فشار قرار میدهند؟ اما سومین و مهمترین موضوع ظلم به زنان و نیز عدم رعایت حقوق زنان است که نمود خارجی آن در رفتار بین ویشالی و شوهرش ظهور پیدا میکند.
در واقع نویسنده و کارگردان دو مسئله مهم یعنی تجاوز و قتل دختران بیگناه را در یک کفه ترازو گذاشته و در کفه دیگر عدم رعایت حقوق زن در خانواده و زورگویی به او را قرار میدهند و هر دو را با یکدیگر همتراز میکنند. به نظر میرسد آنها میخواهند به طور ضمنی به مخاطب سنتی هندی بفهمانند زورگویی به زن در جامعه کوچکی مانند خانواده به ظلمهای بزرگتری مانند تجاوز و قتل منجر میگردد. یا به عبارت دیگر اگر احترام و حقوق زن در خانواده رعایت شود، ارزش یافته و در مقیاس بزرگتر و در کل جامعه هند اعتبار خواهد یافت. پس در این صورت کسی نمیتواند از او مانند وسیلهای برای تفریح استفاده کرده و پس از آزار رساندن بر او وی را به قتل رساند. رفتاری که در میان عقلا حتی با یک حیوان نیز جایز نیست و ارتکاب به آن جرم محسوب میشود.
دوگانه کار یا مادری؟
ویشالی یک زن خبرنگار است. او شغلش را با تمام وجود دوست دارد و میخواهد هر طور شده آن را حفظ کند. از سوی دیگر پس از گذشت چند سال از ازدواجش، او هنوز تصمیم ندارد مادر شود. چرا که جهان پیرامون خود را برای به دنیا آوردن فرزند به خصوص در صورت دختر بودن، امن نمیداند. در طی اتفاقات مختلفی که موجب پیشبرد داستان میشود به وضوح میبینیم که زندگی ویشالی و همسرش به مخاطره میافتد. فشار خانواده همسر روی او بر سر کنار گذاشتن کار و مادر شدن بیشتر شده و ذهن و روان او را به هم میریزد و اطلاع یافتن از آنچه بر سر دختران پناهجو آمده بیشتر او را برای اینکه به کارش ادامه دهد و مادر شدن را به زمانی دیگر واگذار نماید، مصمم میکند.

ویشالی حتی پا را از حد مخالفت با خانواده همسر فراتر گذاشته و به شوهرش که تا بازگشت او از سر کار منتظر مانده تا ویشالی برای او غذا بپزد معترض میشود و قصد دارد به او بفهماند آشپزی و سایر کارهای خانه تنها مربوط به زن نیست و مرد نیز باید در آنها مشارکت کرده و به سهم خود در انجام این امور شراکت نماید.
ویشالی نماینده تمام زنان هند است که میخواهند دیده شوند و مورد احترام قرار گرفته و پیشرفت کنند. زنانی که از خود میپرسند چرا در کشوری که یکی از مهمترین الهههای مورد پرستش، الهه مادر است، زن آنچنان در جایگاه پستی قرار گرفته که حتی مرگ او برای هیچکس ارزش ندارد. مانند شوهر ویشالی که ادعا میکند چون دخترانی که مورد تجاوز و قتل قرار گرفتهاند، عضو خانواده او نیستند؛ ویشالی نباید به اخباری که در مورد آنها شنیده واکنش نشان دهد. اما این خبرنگار خود را عضو خانواده بزرگتری که تمام زنان هند را تشکیل میدهند قرار داده و حتی سعی میکند این حس را به آشپزی که تنها شاهد عینی جنایات پناهگاه منورپور ایالت بیهار هندوستان است، القا نماید؛ تا او را برای بیان اظهاراتش راضی کند.
زنان بدون اشتباه!؟
انتخاب ویشالی برای مادر نشدن ستودنی است یا باید مورد نقد قرار گیرد؟ بدون شک او از سرنوشت زنان سرزمینش دچار وحشت شده اما اینکه مادر شدن و مهمتر از آن مادر یک دختر شدن را به طرق گوناگون پس زده و از آن فرار میکند؛ نمیتواند پسندیده باشد. شاید بهتر بود ویشالی تصمیم میگرفت راه جدیدی برای تغییر سبک زندگی مردمانش ایجاد میکرد و دست به انقلابی در فرهنگ مردم میزد تا زنان، فرودستترین مردمان کشور پهناور هند نباشند و خود بتوانند حق خویش را از ستمگران بگیرند. مانند فیلم «بر اساس جنسیت» که در آن نقش اول داستان به جای فرار از مادری و به طور مشخص مادر دختر بودن در کشوری که هیچ ارزشی برای زنان قائل نیست، تصمیم میگیرد نه تنها یک مادر باشد بلکه حتی میخواهد تأثیر گذار بوده و تغییر ایجاد کند.
- بیشتر بخوانید: نقد و بررسی سریال دوباره شروع کن (Begin Again)
چه کسی ناجی زنان است؟
نویسنده و کارگردان فیلم شکارچی در این مورد ذوق و خلاقیتی به خرج دادهاند و زنان را در نقاط حساسی قرار دادهاند. نماینده حزب حاکم در بیهار زنی است که شوهرش با بانسی ساهوی خلافکار شریک است. رئیس پلیس که بانسی ساهو را دستگیر میکند نیز زن است. یکی از مهمترین افراد بانسی ساهو نیز که هم دختران را مورد آزار جنسی قرار داده و هم آنها را معتاد میکند، زن است. از سوی دیگر یک زن خبرنگار است که پرده از جنایات بانسی ساهو برداشته و او را رسوا میکند!
در واقع نویسنده و کارگردان ظلم و عدالت را با یکدیگر برابر دانسته و روی این موضوع مهم تأکید میکند که این زنان هستند که میتوانند ناجی یا از بین برنده یکدیگر باشند و انتخاب با خود آنهاست که کدام یک از کفههای ترازو را به نفع یا ضرر خویشتن سنگین نمایند. البته این تفکر تنها از ذهنیات فمینیستی گروه سازنده نشأت میگیرد. ذهنیتی که زن را مرکز عالم قرار داده و همه چیز را فرع بر وجود او میداند. در صورتی که در یک جامعه متشکل از زن و مرد که در اشتراک باهم تشکیل خانواده و جامعه میدهند، بیتوجهی به هر جنسیت تبعات جبران ناپذیر خود را دارد که از یک سمت بوم به پایین میافتد!
✍🏻 به قلم ماه منیر داستانپور، منتقد فیلم و سریال










