به گزارش متادخت، در میان تاریخ پرهیاهوی مقاومتهای مردمی، گاه صدای آرام یک جنبش زنانه، تأثیری عمیق و ماندگارتر از هر شورش مسلحانه به جا میگذارد. جنبش «مادران میدان مایو» در آرژانتین، یکی از نمونههای خیرهکننده چنین جنبشی است؛ جریانی که نه از خشم و نفرت، بلکه از عشق و داغ مادری سرچشمه گرفت. در دل یک دیکتاتوری نظامی، مادرانی که فرزندانشان «ناپدید» شده بودند، بیآنکه خود را فعال سیاسی بدانند، به آرامی وارد عرصهای شدند که پیشتر تنها به مردان تعلق داشت: عرصهای بنام سیاست.
این جنبش نه فریاد زد و نه پرچم برافراشت، بلکه با راه رفتنهای هفتگی در میدان و سکوتی سرشار از معنا، حقیقت را به پرسش کشید. گزارش پیش رو به بررسی ماهیت این جنبش، ریشههای زنانه آن و تفاوت آن با جنبشهای رادیکال فمینیستی خواهد پرداخت.
جنبش مادران میدان مایو؛ دادخواهی در سکوت
جنبش مادران میدان مایو (Asociación Madres de Plaza de Mayo) از دل یکی از تاریکترین دورههای تاریخ آرژانتین سربرآورد؛ دورهای که در آن از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳، هزاران نفر «ناپدید» شدند. این مادران، که فرزندانشان قربانی سرکوب و ربایش بودند، در سال ۱۹۷۷ برای نخستینبار در میدان پلازا مایو، مقابل کاخ ریاستجمهوری در بوئنوس آیرس تجمع کردند. آنها در سکوت، با روسریهای سفید و عکس فرزندانشان، خواهان آگاهی از سرنوشت عزیزانشان شدند. این حرکت خودجوش، نه تنها صدای مادران داغدار را به گوش جهانیان رساند، بلکه به نمادی از مبارزه مدنی و دادخواهی تبدیل شد. این مادران، بهیکباره از نقشهای مرسوم زنانه فاصله گرفتند و به چهرههایی تأثیرگذار در صحنه اجتماع بدل شدند. که جنایات جنگ کثیفی را افشا کردند. دولت نظامی بسیاری از آنان، از جمله بنیانگذار جنبش، آسوسنا ویافلور، را ربود و به قتل رساند. جنبش مادران میدان مایو طی سالها جوایز بینالمللی متعددی از جمله جایزه ساخاروف1، جایزه یونسکو برای آموزش صلح و جایزه حقوق بشر سازمان ملل را دریافت کردهاست و امروزه نیز الهامبخش جنبشهای حقوق بشری در سراسر جهان است.2

فراتر از مادری؛ بازتاب جهانی ورود زنان به میدان قدرت و تغییر
جنبش مادران میدان مایو در آرژانتین، فراتر از یک اعتراض سیاسی ساده، تبدیل به نمادی جهانی از مقاومت زنان شد. این زنان با کنار زدن محدودیتهای سنتی، وارد عرصههای عمومی و سیاسی شدند و به عاملان تغییر و مطالبهگری اجتماعی تبدیل گشتند و نشان دادند که مادری میتواند ابزاری برای پایداری و تغییر اجتماعی باشد. آنها با حضور خود در خیابانها و اجتماعات، ساختارهای مردسالارانهای را به چالش کشیدند که زنان را در نقشهای محدود و غیرسیاسی محصور میکرد. بدن زنانه در این حرکت نه یک ابژه، بلکه نیرویی فعال و تعیینکننده در مسیر مقاومت و عدالتخواهی بود. جنبش مادران میدان مایو با ماهیت غیرخشونتآمیز و انسانی خود، مرزهای سیاسی را درنوردید و به صدای بیصدایان تبدیل شد. این زنان که بسیاری از آنها مادران قربانیان دیکتاتوری بودند، توانستند با استقامت و همبستگی، قدرتی سرکوبگر را به چالش بکشند و توجه جهانی را به نقض حقوق بشر در کشورشان جلب کنند. بازتاب جهانی این جنبش، از سوی رسانههای معتبر و سازمانهای حقوق بشری همچون سازمان ملل متحد و عفو بینالملل، گواه بر تاثیر عمیق و گسترده آن بود. این جنبش به الگویی برای زنان و جنبشهای مشابه در نقاط مختلف جهان تبدیل شد، و به عنوان نمونهای از مقاومت مدنی، انسانی و غیرخشونتآمیز در برابر ظلم شناخته شد. مادران میدان مایو نشان دادند که چگونه از دلِ، درد و فقدان میتوان نیرویی عظیم برای مبارزه با دیکتاتوری ساخت؛ نیرویی که جهان را به عدالتطلبی و همبستگی فرا میخواند. این حرکت، با ماهیتی صلحآمیز و انسانی، بازتعریفی نوین از قدرت زنانه و مادری ارائه کرد؛ قدرتی ریشهدار در عشق و ایستادگی، که فراتر از چارچوبهای سنتی به سیاست و تغییر اجتماعی پیوند خورده است.3
- بیشتر بخوانید: جنبش تنباکو، تاریخ فراموششده زنان
مادران مقاومت؛ حافظان حافظه جمعی
در کشورهای مختلف جهان، جنبشهایی مشابه با مادران میدان مایو شکل گرفتهاند که هدف اصلی آنها دادخواهی برای قربانیان نقض حقوق بشر، کشف حقیقت و عدالتجویی است. این جنبشها گرچه لزوماً ماهیتی فمینیستی ندارند، اما اغلب توسط خانوادهها، بهویژه مادران، به عنوان چهرههایی عاطفی، صبور و مقاوم پیش برده شدهاند. این جنبشها که بواسطه عشق مادری پایهگذاری شدهاند تنها روایتگر رنج شخصی نیستند؛ آنها حافظان حافظه جمعیاند. مادرانی که، بهرغم سالها بیپاسخماندن دادخواهیشان، ایستادند تا فراموشی، بر حقیقت و عدالت غلبه نکند. نکته قابلتوجه آنکه، این جنبشها اغلب در حاشیه گفتمانهای فمینیستی جریان اصلی قرار گرفتهاند. با وجود زنبودن و کنشگری در عرصه عمومی، چندان مورد حمایت جنبشهای فکری مدرن قرار نگرفتند، چراکه برخلاف الگوهای رایج فمینیستی، از دل نقشهای سنتی مانند مادری برخاستهاند و آن را انکار نکردهاند. این طرد یا بیاعتنایی، پرسشی مهم درباره معیارهای دیدهشدن در جنبشهای جهانی است. مادران دادخواه نشان دادهاند که مقاومت، تنها از تریبونها و نهادهای رسمی نمیگذرد؛ گاه، از آغوش خالی یک مادر آغاز میشود. آنها با زبان اشک و حضور خاموش اما پیوسته، تاریخ را از فراموشی نجات دادهاند.
1. جایزه ساخاروف برای آزادی اندیشه، یکی از جوایز حقوق بشری اتحادیه اروپا است که از سال ۱۹۸۸ به افرادی یا گروههایی اهدا میشود که در مبارزه برای حقوق بشر و آزادیهای اساسی تلاش برجستهای داشتهاند؛ این جایزه به یاد آندره ساخاروف، فیزیکدان و ناراضی سیاسی روس، نامگذاری شده است.
2. https://B2n.ir/np1659
3. مادران دادخواه میدان مایو (مادرانگی به مثابهی قوهی اجرای دموکراسی سیاسی)، دبورا دآنتونیو، ترجمه زهرا نعیمی، 1399
به گزارش مهدیه سادات نقیبی؛ خبرنگار









