به گزارش متادخت، رئالیتی شوی «جوکر» یکی از آثار سرگرمی سالهای اخیر در پلتفرمهای نمایش خانگی ایران بوده است؛ ساختاری مبتنی بر رقابت میان چهرههای شناخته شده هنری که تلاش میکنند در محیطی محدود، یکدیگر را بخندانند، بیآنکه خود بخندند! این قالب که اقتباسی از نسخههای بینالمللی است با اجرای متفاوت و چاشنی بومیسازی، جایگاه ویژهای میان مخاطبان ایرانی پیدا کرد. «جوکر» با دکورهای پر زرق و برق و شاد، لباسهای رنگی و طراحی صحنهای چشمنواز، سعی کرده فضای بصری جذابی را همراه با محتوای طنز خود به مخاطب عرضه کند و با دکوری که یادآور کارناوالهای شادیآفرین است در رعایت «فُرم» موفق عمل کرده، اما اینکه در تولید «محتوای سالم» نیز چقدر موفق بوده، در ادامه بررسی خواهد شد.
زنان، زوجها و تجربهای تازه از طنز گروهی
در جوکر بانوان و جوکر خانوادگی، احسان علیخانی در مقام کارگردان تلاش کرده تا تعریف تازهای از طنز گروهی ارائه دهد. حضور خانمها در کنار هم و یا زوجها در یک قاب، ضمن ایجاد پویایی و تنوع، امکان شوخیهای موقعیتی جالبی را فراهم کرده است. شوخیهایی که عمدتاً از دل مناسبات روزمره زندگی مشترک بیرون آمده و برای مخاطب ملموس و آشناست. این تجربه نوآورانه، هرچند گاهی به کلیشه نزدیک شده اما توانسته راهی تازه، برای سرگرمکردن در قالبی خانوادگی بگشاید. از دیگر ویژگیهای مثبت جوکر، ارائه طنزی نسبتاً سالم و خانوادگی است. در زمانی که مرز میان شوخی و بیادبی در بسیاری از آثار طنز داخلی کمرنگ شده، «جوکر» نشان داد میتوان خنداندن را بدون توهین و ابتذال نیز تجربه کرد. بسیاری از فیلمهای زرد و بیمحتوای گیشه سینما این روزها درگیر طنز سخیف شده است. طنزی که به هر قیمتی در پی خنداندن است، به دور از رعایت ارزشهای انسانی و ذائقه مخاطب. اما در جوکر اغلب شرکتکنندگان با تکیه بر استعداد بداههپردازی، تقلید صدا، نواختن موسیقی و شوخیهای موقعیتی موفق شدند لحظاتی با نشاط برای تماشاگران رقم بزنند. اینکه چگونه میتوان در جمعهای خانوادگی و دوستانه شادی خلق کرد، از پیامهای غیرمستقیم اما ارزشمند این برنامه است.

کلیشهها، تکرار و شوخیهایی که خسته میکنند
در کنار همه کارکردهای مثبت، «جوکر» مانند هر برنامه دیگری خالی از ایراد نیست. در نسخه مربوط به جوکر بانوان، شوخیهای شرکتکنندگان بیش از اندازه به موضوعاتی مانند ازدواج، فرزند داشتن و کلیشههای زنانه محدود شد. برخی آیتمها، از جمله بخشهایی از اجرای نعیمه نظام دوست، به جای آنکه طنازانه و خلاقانه باشند، بیشتر تکراری، پیشبینیپذیر و حتی خستهکننده جلوه کردند. در موارد بساتری، برخلاف تنوع در موضوعات، با تکرار یک شوخی (ازدواج نکردن) در قالبهای مختلف روبرو بودیم. یکی دیگر از بحثبرانگیزترین بخشهای برنامه، حضور اکبر عبدی در هیبت زنانه بود. حرکتی که به عنوان یکی از امضاهای تکراری این بازیگر شناخته میشود و بار دیگر در «جوکر» تکرار شد. هر چند عبدی در گذشته نیز با انتخاب اشتباه و بازی در فیلمهایی چون «معجزه عشق» (1401)، «نقره داغ» (1399) و «عشقولانس» (1395)، مورد انتقاد قرار گرفته بود، تداوم این سبک بازی به ویژه در قالب زنانه، از نظر بسیاری نشانهای از افول مسیر هنری او تلقی شد. این شیوه بازی که زمانی در فیلمهای طنز دهههای پیش کاربرد داشت، امروز دیگر مهره سوخته محسوب میشود و کارکرد خود را از دست داده و بیشتر تداعیگر نگاه سطحی و کلیشهای به نقشهای زنانه است تا یک انتخاب هنرمندانه.

افزایش شوخیهای جنسی پنهان و بعضاً نامتناسب با فضای خانوادگی، از دیگر نکاتی است که نمیتوان نادیده گرفت. این شوخیها که گاه در قالب کنایه و طنز موقعیت عرضه میشوند، در تضاد با ادعای «جوکر» بهعنوان برنامهای خانوادگی است. اگرچه پلتفرمهای نمایش خانگی با محدودیتهای تلویزیون مواجه نیستند اما رعایت حد تعادل میتواند هم به جذب مخاطب کمک کند و هم اعتبار هنری برنامه را حفظ نماید. عملکرد متغیر شرکتکنندگان در مواجهه با مأموریت اصلی برنامه یعنی خنداندن بدون خنده، نیز قابل توجه است. آنجا که برخی با نبوغ و خلاقیت، از ابزارهای مختلف برای ایجاد خنده استفاده کردند، برخی دیگر تنها به شوخیهای سطحی و حتی تکراری پناه بردند. این امر نشان داد که خنداندن دیگران، بهویژه در فضایی کنترلشده، رقابتی و سالم، هنری است که تنها در سایه تجربه، ذوق و هوشمندی حاصل میشود و هر کسی توانایی آن را ندارد.
خنده بر لبه تیغ
«جوکر» با تمام فراز و فرودهایش، آینهای از نیاز جامعه به سرگرمی سالم و فضای شاد است. تجربه نسخههای خانوادگی و زنانه، هرچند با چالشها و نقدهایی همراه بود اما نشان داد که میتوان فراتر از فرمولهای معمول، مسیرهای تازهای برای خلق طنز جستوجو کرد. با کمی دقت و وسواس بیشتر در انتخاب سوژهها، حذف کلیشههای جنسیتی و پرهیز از شوخیهای جنسی، این برنامه میتواند جایگاه پایدارتری در ذهن مخاطبان به دست آورد. «خنده» مفهومی است همواره بر لبه تیغ. همانقدر که میتواند جذاب و طناز باشد، همانقدر میتواند مبتذل و چرک باشد. غیرقابلانکار آنکه خنداندن به هیچ روی کار آسانی نیست اما میتوان هدفمند بود و بینیاز از ابتذال، خندهای ساخت که از دل برآید و بر دل نشیند.
به قلم دکتر پگاه روشان، جامعهشناس و منتقد فیلم و سریال









