به گزارش متادخت، سریال «پایتخت ۷» به عنوان یکی از پرمخاطبترین آثار تلویزیونی ایران، بار دیگر توانسته است توجه بینندگان را با پرداختی عامهپسند به موضوعات اجتماعی و خانوادگی جلب کند. این سریال با بهرهگیری از زبان طنز و نگاهی منتقدانه به مسائل جامعه، ابعاد مختلفی از زندگی روزمره خانوادههای ایرانی را در گذر زمان به تصویر میکشد. فصل هفتم این مجموعه با بازگشت برخی شخصیتهای قدیمی و ورود به فضاهای تازه همراه با شخصیتهای جدید، تلاش کرده است تا همچنان مخاطب خود را حفظ کند.
آنچه در این فصل بیش از پیش برجسته شده، نقش پررنگ زنان در ساختار خانواده، مفهوم همدلی و احترام در روابط خانوادگی و همچنین موضوع حساس فرزندخواندگی است که با دقت و هنرمندی تلاش شده تا در پیرنگ داستان گنجانده شود. مهمترین وجه تمایز «پایتخت 7» با فصلهای پیشین، زاویه نگاه به شخصیتهای زن سریال است؛ از هما گرفته تا فهمیه، از شهربانو (شِری) تا جمیله، و حتی نگاهی کوتاهتر به سارا و نیکا.

نبض پایتخت در دست زنان
در لایههای طنزآلود و پرهیاهوی «پایتخت»، آنجا که داد و فریادهای نقی معمولی گوشها را پر میکند، صداهای آرامتری به گوش میرسد. صداهایی از جنسی دیگر، از جنسی زنانه، صبور، متین و در عین حال ریشهدار. این صداها متعلق به زنانی است که شاید در نگاه نخست، در حاشیه مردان پرجنبوجوش خانواده ایستادهاند اما اگر اندکی دقیقتر بنگریم، خواهیم دید نبض زندگی در «پایتخت» در دست این زنان است. هما و فهیمه، بیش از همیشه به مثابه دو نماد از زن ایرانی معاصر در قاب تصویر تجلی یافتهاند. یکی نماینده زن فرهیخته، مداراگر و متعادل و دیگری نماد زن سنتی، صمیمی و احساساتی. اما آنچه این دو را برجسته میسازد، نه تفاوتهایشان بلکه همافزایی پنهانی است که در بحرانهای خانوادگی و در لحظات تلخ و شیرین، پیوندهای خواهرانه و زنانه آنان را بدل به ستونهای خانه میکند.
هما؛
هما، با بازی ریما رامینفر، در پایتخت نماد عقلانیت، صبوری و مدیریت بحران بوده است. در شرایطی که نقی همواره با کنشهای احساسی، هیجانی و تصمیمگیریهای بدون تامل و نسنجیده، بستر ناآرامی را در خانواده ایجاد میکند، این هماست که با صبوری، تدبیر و قدرت زنانه، آرامش را به خانه بازمیگرداند. در فصل هفتم، این ویژگیها بار دیگر پررنگ میشوند اما وجه تازهای از هما نیز آشکار میشود؛ خستگی و عصبانیت. هما دیگر آن زن تمام قد مقتدر نیست که همه چیز را با لبخند مدیریت میکند. خستگی از بینظمی، از بار مسئولیت، از نقش مادری، از بیتدبیری نقی و … همگی سبب میشود گاهی هما نیز مانند هر انسان دیگری از کوره در برود و عصبانی شود. مراجعه به مشاور و شرکت در کلاسهای کنترل خشم شاید گامی کوچک در جهت فرهنگسازی و مدیریت رفتارهای اشتباه باشد.

فهیمه؛
در سوی دیگر، فهیمه با شور و احساسات پررنگاش، یادآور زنانی است که دلشان برای خانه و خانواده میتپد. فهمیه برخلاف هما، شخصیتی احساسیتر و سنتیتر دارد اما او نیز نشان داد که چگونه زنان در ساختار خانوادگی، ستونهای اصلی حفظ روابط و ارزشها هستند. او زنی است که شاید واژههای پرطمطراق نگوید گاهی به کلیشه «زن غرغرو» تقلیل یابد اما مهر را با تمام وجود نثار فرزندان و خانوادهاش میکند. گاه درگیر نگرانیهای مادرانهاش نسبت به بهروز و بهتاش و گاه در تلاطم رابطه پیچیدهاش با رحمت به دنبال فرار از تنهایی و سامان دادن به زندگی خودش است اما همواره یک چیز در او پایدار است؛ عشق بیدریغ به خانواده. رابطه خواهر برادری میان نقی و فهمیه و نحوه تعامل فهمیه با فرزندان و سایر اعضای خانواده، نشاندهنده اهمیت حضور زنان در ایجاد همدلی و انسجام خانوادگی است.
شِری؛
شهربانو یا شری، با بازی شیوا مکینیان، از جمله شخصیتهای جدید پایتخت است. زنی که قرار است سفر بیبازگشت به مریخ داشته باشد. شخصیت شری در سریال «پایتخت ۷» نمونهای از یک زن مستقل، باهوش و در عین حال کمی فرصتطلب است که در دل موقعیتهای طنزآلود، ویژگیهای پیچیدهتری از خود نشان میدهد. او در مواجهه با چالشهای خانواده نقی معمولاً رفتاری عملگرا دارد و سعی میکند با زبانی نرم اما هدفمند، منافع خود را حفظ کند. شری شخصیتی خاکستری است که با فریب یا سیاستورزی، نقش مهمی در پیشبرد داستان ایفا میکند. او با وجود ظاهر ساده و رفتار صمیمی، زنی است با انگیزههای درونی مشخص که به خوبی میداند چگونه در محیطهای پیچیده، جایگاه خود و منافع خود را تثبیت کند.

جمیله و سارا و نیکا؛
جمیله، زن تقی به عنوان نمونه بارز زن گیلانی در پیوند با خانواده مازندرانی نشان داده شده که تلاش میکند خود را در خانواده نقی ادغام کند و با وجود مشکلات همسرش باز هم سعی در حفظ ارتباط با او دارد. جمیله زن حاشیهای است که بازگشتش به داستان میتوانست حامل پیامهایی درباره رابطه زن و مرد، گذشته و حال باشد. با این حال، حضور او به حاشیه رانده شده و در حد یک عنصر داستانی کمتأثیر باقی میماند.
- بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم بیبدن
سارا و نیکا؛ به عنوان غایبان همیشه حاضر مفاهیم زیادی را در این فصل به دوش میکشند. از جمله نشان دادن تحصیل در دختران و یافتن شغل مناسب. در سریال «پایتخت ۷»، ازدواج با قومیتهای دیگر بهعنوان یکی از موضوعات اجتماعی مهم بهطور ضمنی مورد توجه قرار گرفته است. این سریال با نشان دادن ازدواج میان شخصیتهایی از فرهنگها و قومیتهای متفاوت، تلاش میکند تنوع فرهنگی ایران را به تصویر بکشد و پیامهایی در مورد پذیرش، تعامل و احترام متقابل میان اقوام مختلف ارائه دهد. این روابط گاهی با چالشهای فرهنگی، تفاوت دیدگاهها و سوءتفاهمهایی همراه است که در قالب طنز و موقعیتهای خانوادگی روایت میشوند اما در نهایت بر همزیستی مسالمتآمیز و اهمیت درک متقابل تأکید دارند. تصمیم به نگرفتن عروسی و ساختن مدرسه نیز از جمله تلاشهای سریال برای فرهنگسازی درست و عدم ریخت و پاش و تجملاتهای غیرضروری است.
خانواده، همدلی و فرزندخواندگی
پایتخت همیشه قصهای درباره خانواده بوده است. خانوادههای کوچکی مانند «هما و نقی و دخترانشان»، «جملیه و تقی»، «فهیمه و بهروز و بهتاش»، «رحمت و فرزندان و برادرانش». هر خانوادهای در سطح خرد در تلاش مضاعف برای حفظ روابط مسالمتآمیز و رو به جلوی اعضا است. تمام این خانوادههای کوچک در کنار هم تشکیل یک جامعه کوچک را میدهد. «پایتخت» به خوبی نشان میدهد که خانواده صرفاً یک ساختار خونی نیست بلکه پیوندی عمیق از محبت، مسئولیت و فداکاری است. آنچه همیشه در سریال بولد بوده، خانواده و دور هم بودن است؛ بازیهای خانوادگی، مهمانی خانوادگی، مسافرت خانوادگی و … هر یک از شخصیتها، به سهم خود، تلاش میکنند تا به نوعی از دیگری حمایت کنند حتی اگر در ابتدا این تلاشها در قالبی طنزآمیز یا ناسنجیده جلوه کند. در بسیاری از سکانسها، شاهد آن هستیم که چگونه گفتوگو، درک متقابل و شنیدن دغدغههای یکدیگر میتواند به حل مشکلات و کاهش تنشها کمک کند.

ورود یک کودک بیسرپرست که والدین خود را در اپیدمی کرونا از دست داده، به جمع خانواده، بستری برای نمایش مفاهیمی چون پذیرش، عشق بیقید و شرط، مسئولیتپذیری، حمایتگری و تربیت فرزند فراهم میآورد. در این فصل، نقی و هما به عنوان پدر و مادری که یک فرزند را به فرزندخواندگی پذیرفتهاند، با چالشهای جدیدی مواجه میشوند. پرداختن به این موضوع در یک سریال پرمخاطب تلویزیونی، گامی ارزشمند در جهت عادیسازی فرزندخواندگی و ترویج فرهنگ پذیرش در جامعه است.
«پایتخت ۷» با تاکید بر مفاهیم بنیادینی چون ازدواج، خانواده، احترام و همدلی، به بیننده یادآوری میکند که در دنیای پرتنش امروز، این ارزشها هستند که میتوانند ما را در کنار هم نگه دارند. ازدواج نقی و هما، با تمام فراز و نشیبهایش، با تمام خطاها و اشتباهات دو طرف، نماد پیوندی استوار است که بر پایه احترام متقابل و تعهد ساخته شده است. اختلافنظرها، بحرانها و حتی ناکامیها، هیچگاه باعث فروپاشی این زندگی مشترک نمیشود زیرا هر دو طرف، با وجود تفاوتها، درک متقابل و عشق را سرلوحه روابط خود قرار دادهاند. تمام تنشها، درگیریها، اختلاف سلیقهها، استرسها و خستگیهای در طول روز، به چای آخر شب هما و نقی میرسد. همان نقطه امنی که هر زن و شوهری را برای ادامه مسیر سرپا نگه میدارد.
فراز و نشیبهای پایتخت
حضور بازیگران شناختهشده با بازی درخشان، به ویژه بهرام افشاری، ریما رامینفر، محسن تنابنده و نسرین نصرتی، مهمترین نقطه قوت پایتخت است. پایتخت با استفاده از زبان طنز، نقدهایی به وضعیت اقتصادی، مهاجرت، بوروکراسی و فاصله نسلها دارد که بسیار قابل تأملاند. پایتخت به وضوح نشان داد که کالای هنری میتواند زبان گویای آسیبهای اجتماعی و انتقادات فرهنگی به مسئولین باشد مانند سکانس مربوط به جایزه گرفتن نقی که در عین طنزآلود بودن، بسیار پرمعنا و دردناک بود. در روزگاری که روایتهای خانوادگی و حتی تشکیل خانواده کمرنگ و سخت شده، پایتخت همچنان موفق شده یک خانواده را در مرکز توجه قرار دهد.
از سوی دیگر در برخی قسمتهای این فصل، داستان از ریتم افتاده و قصههای فرعی و غیرضروری به آن اضافه شدهاند و برخی سکانسها طولانی و خستهکننده است. حضور رحمان و رحیم بسیار حاشیهای، دمدستی، تکراری و غیرضروری مینمود. در بعضی از شخصیتهای زنان مانند جمیله و سارا و نیکا شخصیتپردازی درستی صورت نگرفته و علیرغم وجود پتانسلی بالا برای پرداخت، سادهسازی شده است. پایتخت تلاش کرده است مفاهیم بسیار متعدد اجتماعی را در خود بگنجاند، مفاهیمی که هر کدام خود حدیث مفصل و جداگانهای را میطلبد مانند ازدواج با اقوام بیگانه، مهاجرت، فرزندخواندگی و … همین امر سبب میشود که پرداختی عمیق به موضوع صورت نگیرد و بسیار از مطالب ناگفته باقی بماند و یا به حاشیه رانده شود و یا بسیار سطحی مطرح شود.
اما در نهایت «پایتخت 7» علیرغم تمام ضعف و کاستیهایش همچنان محبوب مخاطب است و تلاش کرده تا مخاطب را با تلویزیون آشتی دهد. این سریال فرصتی برای تامل در بازاندیشی نقش و رفتارها به ببینده میدهد. پایتخت نه فقط روایت خانواده نقی معمولی در علی آباد است بلکه آینهای از تحولات، دغدغهها و رنجهای خانواده ایرانی است؛ خانوادهای که گاهی میخندد، گاهی میگرید، اما همیشه با هم میماند.
- مطلب مرتبط: نقد و بررسی سریال زخم کاری
✍🏻 به قلم دکتر پگاه روشان، جامعهشناس و منتقد فیلم و سریال










یک پاسخ