به گزارش متادخت، در تاریخ پُرافتخار ایران، همواره مردان و زنان دوشادوش یکدیگر در صحنههای سخت و طاقتفرسا حضور داشتهاند. اگرچه بسیاری از نگاهها به خط مقدم و مردانی دوخته شده است که سلاح به دست از خاک و مردم خود دفاع میکنند، اما نگاهی ژرفتر به واقعیت دفاع، ما را با چهرههایی خاموش اما تأثیرگذار مواجه میکند؛ زنان ایرانی، بهویژه زنانی در مقام همسران و مادران نیروهای مسلح، نیروی انتظامی، نیروهای امدادگر، آتشنشانان و سایر افرادی که به هر نحوی در خط مقدم این ۱۲ روز، جان بر کف بودند و واقعیت محض آن است که خانوادههای آنان در پشت صحنه، بار سنگین روانی و پشتیبانی را بر دوش کشیدند.
در جنگ ۱۲روزهی ایران، که بسیاری از نیروهای عملیاتی، امدادی، نظامی و… با جانفشانی و ایثار از امنیت کشور دفاع کردند، زنان با نقشی بیبدیل در خط پشتیبانی روانی و لجستیک خانوادگی حاضر شدند. آنان، بیآنکه در میدان تیر و توپ باشند، در خط مقدم جبههای دیگر قرار داشتند؛ جبههای از جنس تحمل، صبر، نگرانی و مدیریت روان خانواده. زنانی که همسرانشان درگیر مأموریتهای نظامی یا امدادی بودند، نهتنها باید خانه را اداره میکردند، بلکه وظیفه داشتند آرامش روانی فرزندان را نیز حفظ کنند. هرچند تأمین سلامت روح و روان خانه در غیاب پدر، کاری ساده نیست.
نگرانی، صبر و پایداری؛ سهگانه زن ایرانی در جنگ
فرزندانی که نگران سلامت و بازگشت پدر هستند، مادرانی دلآکنده از تشویش و خانههایی پُر از سکوت و اضطراب. این تصویرِ نادیدهگرفتهشده جنگ است که کمتر دربارهاش گفته شده است.
تصویری که بار روانی آن بر دوش زنان خانه است. زنانی که اگر بلغزند، فضای خانه مضطرب میشود، آرامش فرزندان از بین میرود، امنیت روانی مردان مختل میگردد، ستونهای خانه متزلزل و در نهایت، ستون دفاع جنگی در بیرون از خانه نیز خواهد لرزید. پس باید در قالب هویت زنانه، محکم بود. نه فقط در حرف، بلکه در عمل باید ایستاد؛ باید پای کار ایران ایستاد؛ قوی بود و این قدرت را به نسلهای آینده نیز منتقل کرد. بسیاری از زنان، تمام این جملات که شاید شعارگونه بهنظر برسد را در این ۱۲ روز زیستهاند و با پوست و استخوان خود حس کردهاند.

در حالیکه برخی از مردان در جنگ ۱۲روزه در کنار خانواده خود حضور داشتند تا در لحظات بحرانی، آرامش و امنیت همسر و فرزندان را فراهم کنند، خانوادههایی نیز بودند که تنها مادران و زنان در کنار فرزندان مانده بودند. این زنان، نهتنها با وظایف روزمره خانهداری، بلکه با نگرانی همیشگی نسبت به سرنوشت همسرانشان که در مناطق عملیاتی دستوپنجه نرم میکردند، مواجه بودند. همسرانی که کارشان ایجاب میکرد در ارگانهایی همچون پلیس، آتشنشانی، سپاه، ارتش، بسیج، هلالاحمر یا فوریتهای پزشکی در محل خدمت حاضر شوند، و ناچار بودند خانواده را به همسرانشان بسپارندو آنان را در بحران روزهای جنگ تنها بگذارند. در جنگ ۱۲روزه، زنانی را داشتیم که گاه در طی چند روز متوالی بیخبر از حال و روز همسرانشان، با دلهایی مملو از نگرانی، بیخبری و آشفتگی روزگار گذراندند، اما تلاش کردند خم به ابرو نیاورند؛ چون بر این باورند پایداری خانههایمان، پایه اصلی پایداری ایران است.
- بیشتر بخوانید: زن، آتش، ایستادگی
اگر زنان نبودند، دفاع ناتمام میماند
نقش زنان نیروهای مسلح و انتظامی که خود مستقیماً درگیر امور دفاعی، امنیتی و پشتیبانی بودند، بسیار قابل توجه است. آنان نهتنها در کنار مردان در صحنههای بحرانی حاضر میشوند، بلکه در بسیاری مواقع، مسئولیتهای چندگانهی مادری، همسری و سربازی را همزمان بر دوش میکشند. در چنین شرایطی باید گفت زنان، نیروی لجستیک دفاعی ایران هستند. آنها با ایستادگی و درایت، بخش نامرئی اما ضروریِ دفاع ملی را تشکیل میدهند. این نقش، هرچند در قاب دوربینها و آمار رسمی کمتر دیده میشود، اما در واقعیت میدانی، نقش آنها در پایداری اجتماعی و حفظ روحیهی نیروهای خط مقدم، حیاتی و بیبدیل است.
در بسیاری موارد، حتی حضور در خانههای سازمانی نیز بهمعنای امنیت کامل نیست. بعضی از این خانهها، در مناطق حساس یا نزدیک به مراکز نظامی قرار دارند و بهخودیخود در تیررس دشمناند. زنان و فرزندانِ ساکن این مناطق، نهتنها با نگرانی از وضعیت پدر خانواده دستوپنجه نرم میکنند، بلکه خود نیز در معرض تهدید مستقیم قرار دارند. با اینحال، مقاومت کرده و وظایفشان را با صلابت به انجام میرسانند.

این زنان، قهرمانان بیصدا هستند؛ حمایتگران خاموشی که بدون ادعا، اما با قلبی پُر از عشق و ایثار، ستونهای محکم پشت جبهه را میسازند. اگر مردان در صف اول با دشمن میجنگند، زنان در صف دوم با ترس، تنهایی، فشار روانی، مسئولیتهای چندگانه و اضطراب دستبهگریباناند. بیتردید، پیروزی و پایداری در چنین نبردهایی تنها با اتکاء به فداکاری مردان این سرزمین ممکن نبوده است، بلکه زنان با حضور بیوقفه و بیصدا، دفاع را معنا بخشیدهاند. اینان، الگوی واقعیِ پشتیبانی، ایثار و استقامت هستند؛ نهفقط برای نسل امروز، که برای تاریخ ایرانزمین.
به قلم دکتر پگاه روشان، جامعهشناس









