به گزارش متادخت، در دنیایی که مد و پوشاک با سرعتی چشمگیر تغییر میکند، یکی از گروههایی که کمتر از آنها سخن گفته شده، نوجوانان هستند؛ نسلی پرانرژی، خلاق و در حال شکلگیری هویت، که نیازهای خاص خود را دارند. در ایران، اهمیت این موضوع دوچندان است؛ بهویژه برای دختران نوجوانی که همزمان با ورود به سن تکلیف، با چالشی بزرگ مواجه میشوند: یافتن لباسی که هم متناسب با روحیه جوان و زیباییپسندشان باشد و هم با ارزشهای فرهنگی و دینی خانوادهها سازگار. در همین نقطه است که یک دغدغه ساده به ایدهای بزرگ تبدیل میشود. برای واکاوی این مسیر و فهم دقیقتر نیازهای نسل جدید، در گفتوگویی ویژه با خانم بهاره فلاح حسینی، بنیانگذار برند «حدی»، از تجربه بیست ساله ایشان در مدارس، مشاهداتش از فاصله میان خواست نوجوانان و دنیای محدود پوشاک، و انگیزهاش برای ایجاد تغییری مؤثر سخن گفتیم.
- چی شد که تصمیم گرفتید وارد حوزه پوشاک نوجوان شوید؟
حدود بیست سال در یکی از مدارس تهران فعالیت مدیریتی داشتم و به دلیل ارتباط نزدیک و روزمره با نوجوانها، همیشه به دغدغهها و نیازهای این گروه سنی توجه ویژهای نشان میدادم. بهتدریج متوجه شدم که یکی از مهمترین مسائل برای آنها، بهویژه دختران نوجوان، موضوع پوشاک است؛ لباسی که بتواند در عین زیبایی، متناسب با هویت فرهنگی و دینیشان باشد. وقتی این موضوع را دقیقتر بررسی کردم، دیدم تقریباً هیچ برندی، نه در ایران و نه در جهان، بهصورت تخصصی برای این گروه سنی طراحی و تولید نکرده است. در جامعه ما که یک کشور اسلامی با تمدن کهن است، این مسئله اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ چون دختران نوجوان ما همزمان با دوران بلوغ وارد سن تکلیف میشوند و به لباسی نیاز دارند که هم پوشیده و آراسته و هم جذاب و متناسب با روحیه جوان و پرانرژیشان باشد. همین دغدغه باعث شد ایده ایجاد برندی مستقل و متعهد به نیازهای واقعی این گروه شکل بگیرد. به این ترتیب برند «حدی» متولد شد؛ نامی که مخفف عبارت «حامی دختران ایران» است. برند حدی در سال ۱۳۹۹ بهطور رسمی آغاز به کار کرد، هرچند پیش از آن، مطالعات و تحقیقات زیادی انجام شده بود. در ابتدای مسیر، تیم ما بسیار کوچک بود اما با علاقه و پشتکار، مجموعهای از طرحهای متنوع از لباسهای مجلسی تا اجتماعی و راحتی تولید کردیم. استقبال خانوادهها و دختران نوجوان از محصولات ما، مسیر فعالیت برند را روشنتر کرد و باعث شد تمرکز اصلیمان را روی لباسهای اجتماعی دختران بگذاریم. فلسفه برند حدی از ابتدا بر این باور استوار بود که انتخاب لباس تنها یک تصمیم ظاهری نیست؛ بلکه فرصتی است برای رشد اعتمادبهنفس، عزتنفس و احساس هویت در دختران نوجوان. ما میخواستیم لباس برای آنها فقط پوشش نباشد، بلکه ابزاری برای ابراز وجود، حس زیبایی و استقلال شخصی باشد.
- تفاوت اصلی پوشاک نوجوان با پوشاک کودک یا بزرگسال از نظر شما چیست؟ و اینکه چطور سلیقه نسل جدید را در طراحیهایتان لحاظ میکنید؟
نوجوان در مرحله شکلگیری هویت قرار دارد و میخواهد از طریق ظاهر و لباس خودش را به جامعه معرفی کند. بنابراین لباس او نه باید کودکانه باشد و نه کاملاً شبیه بزرگسالان. این مسئله فقط مختص ایران نیست؛ در سراسر دنیا هم لباس مناسب و تخصصی برای این گروه سنی کم است و بهویژه در پوشاک دخترانه، این خلأ بیشتر احساس میشود.
در برند «حدی» تلاش کردیم این شکاف را پر کنیم و میان «استایل» و «راحتی» تعادل برقرار کنیم؛ چون نوجوانان دوست دارند لباسی بپوشند که هم زیبا و خاص باشد و هم احساس راحتی و آزادی به آنها بدهد. تجربه سالها کار من در مدرسه باعث شد سلیقه و نیاز واقعی دختران نوجوان را از نزدیک بشناسم. ما از طریق ارتباط مستقیم در فروشگاهها و فضای مجازی، نظرات آنها را میگیریم و حتی دختر چهاردهسالهام هم یکی از مشاوران اصلی من در طراحیهاست؛ چون نگاه او دقیقاً از دنیای نوجوانان میآید و به تصمیمهای ما جهت میدهد.
- از نگاه شما، پوشش تا چه اندازه در شکلگیری هویت و اعتماد به نفس نوجوانها تأثیر دارد؟ آیا میتواند به شناخت بهتر از خودشان کمک کند؟
تأثیر پوشش در این دوره بسیار زیاد است. ما لباس را صرفاً یک پوشش ظاهری نمیدانیم، بلکه آن را آینهای از درون نوجوان میبینیم. وقتی دختر نوجوان لباسی میپوشد که با روحیه و سلیقهاش هماهنگ است، احساس رضایت و آرامش درونی پیدا میکند و با خودش میگوید: «این منم». در واقع، نوجوان از طریق انتخاب لباس، بخشی از هویت خود را به نمایش میگذارد. سن نوجوانی، سن «انتخاب» است و پوشش یکی از مهمترین ابزارهای این انتخاب محسوب میشود. به همین دلیل ما در طراحیهایمان تلاش میکنیم میان زیبایی، سلیقه فردی و حس «واقعی بودن» تعادل برقرار کنیم تا لباس بتواند بازتابی از خود حقیقی نوجوان باشد. از طرف دیگر، لباس اولین چیزی است که در نگاه دیگران دیده میشود، پیش از آنکه فرد حتی سخن بگوید. به همین خاطر، هدف ما این است که دختران نوجوان با انتخاب لباسهای ما، اعتمادبهنفس بیشتری پیدا کنند و بتوانند با افتخار و آرامش، خودِ واقعیشان را در جامعه نشان دهند.
- برخی والدین نگران تأثیر مد بر ارزشهای فرهنگی فرزندانشان هستند. شما در این زمینه چه نظری دارید و چگونه میتوان میان آزادی انتخاب نوجوان و خواستههای فرهنگی خانوادهها تعادل ایجاد کرد؟
به عنوان یک مادر و والد با نگاه فرهنگی، نگرانی والدین درباره هماهنگی پوشش با ارزشهای ایرانی و اسلامی طبیعی است. به نظر من مد و لباس باید ابزاری برای رشد و پل ارتباطی بین نسلها باشد، نه عامل فاصله. خانوادهها با گفتوگو میتوانند به نوجوان یاد دهند که انتخاب لباس بخشی از شخصیت و احترام به خود و دیگران است. ما هم در طراحیهایمان تلاش میکنیم تعادلی میان زیبایی، مدرن بودن و اصالت فرهنگی برقرار کنیم. این نگاه باعث شده طی پنج سال فعالیتمان هم نوجوانان و هم خانوادهها از لباسهای ما رضایت داشته باشند.
- از نظر شما چگونه میتوان مد بومی و هویت ایرانی را با سبک مدرن ترکیب کرد؟
به نظرم این ترکیب کاملاً ممکن و حتی ضروری است. فرهنگ و تمدن ایرانی آنقدر غنی است که میتواند الهامبخش طراحی لباسهای جدید باشد. از گذشتههای دور، لباس، رنگ و نقش در میان اقوام مختلف ایران جایگاه ویژهای داشته و این میراث هنوز در خاطره جمعی ما حضور دارد. با بهرهگیری از نقوش اصیل ایرانی و ترکیب آنها با فرمهای مدرن، میتوان طرحهایی خلق کرد که هم شکیل و جذاب باشند و هم هویت ایرانی خود را نشان دهند. در جهان، لباسهایی مانند کیمونو در ژاپن یا ساری در هند به عنوان نماد فرهنگی شناخته میشوند، اما در ایران هنوز لباس ملی مشخصی نداریم، در حالی که تمدن ایرانی بسیار کهن و ریشهدار است. به عنوان طراح و تولیدکننده، آرزو دارم روزی لباسی طراحی کنیم که وقتی در یک موزه جهانی نمایش داده میشود، همه بگویند «این لباس ایرانی است»؛ لباسی که هم اصالت و زیبایی داشته باشد و هم با زندگی امروز سازگار باشد. با الهام از نقشها، رنگها و الگوهای اصیل ایرانی، این امکان کاملاً وجود دارد که چنین اتفاقی رقم بخورد.
- در پایان، بزرگترین رویایی که در زمینه پوشاک نوجوان دارید چیست؟
رؤیا و آرزو زیاد است، اما اگر بخواهم به مهمترینش اشاره کنم، این است که روزی بتوانیم لباسی طراحی کنیم که وقتی دختر ایرانی آن را میپوشد، حس افتخار و اصالت در وجودش زنده شود. لباسی که به او یادآوری کند ایرانی بودنش زیباست، که اصالت و فرهنگش ارزشمند است و در عین حال لباسی باشد که بتواند با آن در جامعه حضور پیدا کند و احساس دیده شدن و درک شدن داشته باشد. من میخواهم نوجوان ایرانی وقتی وارد بازار میشود، در انتخاب لباس احساس کمبود و ناتوانی نکند؛ بداند لباسی که با سلیقه و فرهنگش سازگار است در دسترس او هست. رویای من این است که پوشاک نوجوان در ایران به نقطهای برسد که دختران ما هنگام پوشیدن لباس، هم احساس زیبایی کنند، هم احساس تعلق و افتخار.









