جنسیت و حضور زنان؛ حلقه مفقوده عرصه حکمرانی

علی‌رغم دیدگاه‌های متعالی درباره زنان، نسبت به نقش زنان در جامعه و لزوم حضور آن‌ها در عرصه‌های مختلف کم‌توجهی شده است و متأسفانه بعد از گذشت سال‌ها از پیروزی انقلاب نسبت حکمرانی و جنسیت و حضور زنان در این عرصه در هاله‌ای از ابهام است.

به گزارش متادخت، امروزه کمتر کسی را می‌توان یافت که نسبت به این گزاره شک و تردید داشته باشد که زنان به‌عنوان نیمی از جمعیت یک جامعه می‌توانند در عرصه‌های گوناگون حضور یافته و نقشی اثرگذار از خود برجای بگذارند. در کشور ما هم این مسأله از سوی بزرگان انقلاب اسلامی مهر تأیید خورده و حتی با نگاه متعالی‌تری به آن نگاه شده است. امام‌ خمینی(‌ره) به‌عنوان نظریه‌پرداز اصلی نظام جمهوری اسلامی می‌فرمایند: «نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ برای اینکه زنان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت می‌کنند.» رهبر معظم انقلاب هم بارها نسبت به این قضیه موضع خود را اعلام داشته و فرموده‌اند: «اگر زنان در حركت اجتماعی یك ملتی حضور نداشته باشند، آن حركت به جایی نخواهد رسید، موفق نخواهد شد. اگر زنان در یك حركت حضور پیدا كنند، یك حضور جدی و آگاهانه و از روی بصیرت، آن حركت به‌طور مضاعف پیشرفت خواهد كرد.»

علی‌رغم این دیدگاه‌های متعالی، نسبت به نقش زنان در جامعه و لزوم حضور آن‌ها در عرصه‌های مختلف کم‌توجهی شده است و متأسفانه بعد از گذشت سال‌ها از پیروزی انقلاب نسبت حکمرانی و جنسیت و حضور زنان در این عرصه در هاله‌ای از ابهام است و در میدان عمل نیز به میزان زیادی شاهد نادیده گرفتن آنان هستیم؛ تا جایی که رهبر انقلاب هم در دیدار اخیرشان با بانوان عدم استفاده عملی از آن‌ها در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها را عیب خواندند.

 

حکمرانی به چه معناست؟

در لغت‌نامه دهخدا ذیل واژه حکمرانی آمده است: عمل و شغل حکمران، فرماندهی و حکومت. حکمرانی را می‌توان معادل مناسبی برای Governance در نظر گرفت. این مفهوم در دنیای امروز با واژه دولت معنا و مفهوم پیدا می‌کند. حکمرانی را به بیان ساده اداره و تنظیم امور و مدیریت رابطه میان حکومت‌کنندگان و شهروندان معنا کرده‌اند. بر اساس آنچه در تعاریف حکمرانی آمده است تنظیم قوانین و فرآیندهایی که بر سبک سیاست‌گذاری و نحوه نقش‌آفرینی کنشگران و ذینفعان در فرآیند سیاست‌گذاری و اعمال قدرت تأثیر می‌گذارد بخشی از وظایف حکمرانی است. حکمرانی یک موضوع فرارشته‌ای است که در آن از رشته‌های مختلفی چون حقوق، جامعه‌شناسی، مدیریت، اقتصاد، علوم سیاسی، الهیات، روانشناسی و … بهره گرفته می‌شود.

 

حکمرانی خوب و حکمرانی متعالی

اواخر دهه 1980 مفهوم و اصطلاح جدیدی توسط سازمان‌های بین‌المللی به حوزه حکمرانی وارد شد با عنوان «حکمرانی خوب». حکمرانی خوب، حکمرانیِ حاصل از تعامل و ارتباط متقابل دولت و کنشگران جامعه مدنی(سازمان‌های غیردولتی، بخش خصوصی، گروه‌های ذی‌نفوذ و رسانه‌ها) جهت رسیدن به توسعه در کشور است. سازمان‌های بین‌المللی برای این نوع حکمرانی معیارهایی چون: مشارکت، حاکمیت قانون، پاسخگویی، وفاق عمومی، حقوق مساوی، اثربخشی و کارایی و مسئولیت‌پذیری برشمرده‌اند.

گرچه حکمرانی خوب با معیارها و شاخص‌هایش در دنیای امروز به‌عنوان روش حکمرانی و حکومتی مطلوب مورد پذیرش بسیاری از جوامع قرار گرفته اما در جامعه‌ای مثل ما که داعیه‌دار حکومت اسلامی است به شرطی مورد پذیرش است که با جهان‌بینی و راه و روش اسلام سازگار و منطبق باشد. به همین خاطر بسیاری به جای حکمرانی خوب از «حکمرانی متعالی» یا «حکمرانی اسلامی» سخن به میان آورده‌اند. هدف و آرمان این حکمرانی که مبتنی بر یک نظام ارزشی الهی است، حیات طیبه و نیل به سعادت دنیوی و اخروی مردم است. برای این نوع حکمرانی ویژگی‌ها و معیارهایی چون استقرار توحید در جامعه، صراحت و روشنی در اهداف، در نظر گرفتن تقوا، عدالت‌خواهی و عدالت‌گستری، محوریت مردم، اصل پاسخگویی، مبارزه با فساد و… در نظر گرفته‌اند. این نوع حکمرانی در فرمایشات امامین انقلاب بسیار مورد توجه بوده و شاخص‌هایی برای آن بیان داشته‌اند.

 

جنسیت و رابطه آن با حکمرانی اسلامی

حالا باید دید در حکمرانی اسلامی به‌عنوان شیوه حکمرانی مورد پذیرش در جامعه ما، جنسیت چه جایگاهی دارد؟

جنسیت (Gender) نوعی ساختار اجتماعی است که دربرگیرنده نقش‌ها، رفتارها، فعالیت‌ها، قراردادهای فرهنگی و ویژگی‌هایی است که به جامعه مردان و زنان اختصاص می‌دهد. در نگاه اسلام خلقت زنان و مردان مساوی است و هیچ‌کدام بر دیگری برتری ندارند و حقوق و مسئولیت‌ها بین آن‌ها به‌صورت مساوی تقسیم شده است. البته برخی وظایف هم به صورت اختصاصی بر دوش هر یک از دو جنس زن و مرد گذاشته شده که قابل انتقال به دیگری نیست مثل مادری که برای جنس زن در نظر گرفته شده است.

در یک بیان کلی می‌توان گفت که نگاه اسلام در بسیاری از عرصه‌ها نگاه جنسیتی نیست بلکه مهم صلاحیت‌ها و قابلیت‌هاست و آن ‌که شایستگی دارد فارغ از جنسیت باید بتواند کار را در دست گیرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن شیوه حکمرانی اسلامی سعی شد شرایط متوازن‌تری نسبت به گذشته بین زنان و مردان در عرصه‌های مختلف به ویژه حکمرانی برقرار شود. در این دیدگاه نه خبری از نگاه برابری جنسیتی غربی است نه خبری از دیدگاه سنتی، بلکه الگوی سومی پیش پای جنس زن قرار گرفته که ضمن رعایت اولویت نقش‌های همسری و مادری، بتواند هویت اجتماعی خود را هم به منصه ظهور برساند و در عرصه‌های مختلف مثل حکمرانی نقش فعال داشته باشد و خوش بدرخشد. اما با وجود چنین نظر و دیدگاهی، در عرصه عمل ما با نقطه مطلوب فاصله بسیار داریم و شرایط حضور زنان در عرصه حکمرانی مغفول واقع شده و بیشتر در حد وعده‌های انتخاباتی کاندیداهای انتخاباتی باقی مانده است. در حالی که خلأ حضور زنان تحصیلکرده و اندیشمند و شنیدن نظرات کارشناسانه آنان به ویژه در ارتباط با حوزه مسائل زنان در ساختار حکمرانی بسیار احساس می‌شود و رفع این خلأ نیازمند عزم جدی است.

 

حضور زنان در حکمرانی نبوی و اسلامی

یکی از منابع استخراج احکام اسلامی و به دست آوردن شیوه صحیح عملکرد در حوزه‌های مختلف، سیره معصومین است. در موضوع مورد بحث ما یعنی رابطه جنسیت و حکمرانی با مراجعه به این منبع اصیل درمی‌یابیم که اعطای نقش‌های سیاسی و اجتماعی به زنان یکی از ویژگی‌های حکمرانی نبوی بوده است. اقدام شجاعانه حضرت زهرا‌(س) در دفاع از ولیِ بر حق زمان خویش، نمونه‌ تام و کمالی از نحوه حضور زنان در عرصه سیاست و اجتماع و اثرگذاری در حوزه حکمرانی است. غیر از آن، ما در زمینه بیعت، هجرت و جنگ‌ که از جلوه‌های مشارکت سیاسی ـ اجتماعی آن دوران است شاهد حضور فعال زنان هستیم. حضور زنان در بیعت با پیامبر اکرم(ص) و در ماجرای غدیر خم در منابع تاریخی معتبر گزارش شده است. در ماجرای هجرت به حبشه و مدینه هم زنان دوشادوش مردان رنج سفر و خطر و سختی‌های طاقت‌فرسای آن را به جان خریده‌ و ایفای نقش کرده‌اند. در بین آن‌ها زنانی چون «سبیعه بنت حارث» و «ام الحکم بنت ابی‌سفیان» حضور داشتند که به رغم مخالفت پدر یا همسرانشان پا در این راه گذاشته‌اند و خط بطلانی بر این نظر کشیدند که زنان مهاجر به سبب تبعیت از شوهران خود مجبور به این کار بودند.

حضور در میدان جنگ و جهاد از دیگر جلوه‌های مشارکت زنان در این عرصه است. ام ایمن که در غزوات احد و خیبر شرکت داشت، ام سنان که در جنگ خیبر به کار مداوای مجروحان، محافظت از کالای مجاهدان و سیراب کردن تشنگان مشغول بود، ام سلیم که در جنگ حنین برای دفاع از خود و کشتن مشرکان خنجر به دست گرفت، نسیبه مادر عماره که در معرکه احد به دفاع از جان پیامبر‌(ص) پرداخت و در این راه سیزده زخم برداشت تنها چند نمونه از نقش‌آفرینی بانوان در این زمینه است. از دیگر مواردی که می‌توانیم در حوزه بحث خود به آن استناد بجوییم ماجرای مشورت پیامبر اسلام با همسر خود ام‌سلمه در قضیه صلح حدیبیه و عمل به آن است.

هم‌چنین نمونه‌های فراوانی از ایستادگی زنان در برابر حکام جور در تاریخ به ثبت رسیده که حکایت از حضور فعال و ایفای نقش سیاسی ـ اجتماعی آنان دارد. مثلا «اروی بنت حارث» پیرزنی بود که بعد از آن‌که معاویه با نیرنگ بر مسند خلافت نشست بر او وارد شد و او را به جهت عملی که انجام داده بود مورد مؤاخذه قرار داد. «ام خیر بارقیه»، «دارمیه حجونیه» و «سوده بنت عماره» از دیگر زنانی هستند که با شجاعت تمام در دربار معاویه حاضر شده و به دفاع از امام و ولی خود پرداختند. ام الخیر در جنگ صفین هم شرکت داشت و با بیان جملاتی جنگاوران را به جنگ ترغیب می‌کرد. سرآمد این زنان حضرت زینب و بانوان دشت کربلا بودند که هم در کنار امام زمانه خویش برای برپایی حکمرانی اسلامی در میدان جهاد حاضر شدند و هم بعد از شهادت ایشان با منطق قاطع و سخنان کوبنده در عرصه روشنگری سیاسی ـ اجتماعی به بهترین نحو نقش خود را ایفا نمودند.

 

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط