ارثیه خانوادگی
23 مرداد 1402 1402-12-12 15:18ارثیه خانوادگی
- متادخت
- 23 مرداد 1402
- 9:12 ق.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، سکوت عجیبی حاکم شده، سیفالله دست به محاسنش میکشد و بعد رو به سوی خواهر کوچکترش میکند و میگوید: تا بوده تو این روستا رسم بوده که زمین پدر به پسر ارث میرسیده. تا حالا کجا به دختر زمین ارث دادن که ما بدیم؟ قشون کشیدی اومدی این جا چی میگی؟ اگر هم ارث میخوای هر موقع خونه حاجی خدا بیامرز رو فروختیم میاریم سهمتو میدیم. الانم که قصد فروش نداریم. میخوای تو روستا بگن بچههای حاج عبدالله کفن باباشون خشک نشده خونهشو فروختن؟! تا وقتی من زندهم خونه حاجی سر جاش میمونه.
شهلا سعی میکند آرام باشد، نگاهی به خواهران و برادران دیگرش میکند و بعد آب دهانش را قورت میدهد و میگوید: خان داداش شما بزرگ مایی ولی روا نیست در حق دخترا ظلم کنی! هم تو شرع هم تو قانون دختر از پدرش ارث میبره. کجای قانون گفته زمین مال پسره؟ یه نگاه به سهیلا بکن، دو تا بچه مریض داره، صدیقه میخواد پسرشو داماد کنه، اصلا من به جهنم، میخوای بخاطر حرف مردم حق اینا رو ندی آخه خدا رو خوش میاد؟
سیفالله صدایش را بالا میبرد و هر چه دلش میخواهد نثار شهلا میکند. هیچ کس هیچ چیز نمیگوید. همه فقط نظاره میکنند. سهیلا رو به خواهران دیگرش میکند و میگوید: شما نمیخواید چیزی بگید؟ فقط نشستید منو نگاه میکنید؟
باز هم صدا از کسی در نمیآید. سیفالله که موقعیت را مناسب میبیند میگوید: همه مثل تو چشم سفید نیستن! سهم تو رو از خونه، خودم بهت میدم. ولی بدون دیگه تو خانواده جایی نداری. شهلا مظلومانه فقط نگاه میکند، باورش نمیشود برای گرفتن حق خودش از خانواده بیرونش کنند. او و خواهرانش نمیخواستند شکایت کنند و همین باعث شده بود که برادرانش به راحتی حق آنها را نادیده بگیرند.
پیوست: ماده 907 قانون مدنی
اگر متوفی ابوین نداشته و یک و یا چند اولاد داشته باشد ترکه بر طریق ذیل تقسیم میشود:
اگر فزند منحصر به یکی باشد خواه پسر خواه دختر تمام ترکه به او میرسد.
اگر اولاد متعدد باشند ولی تمام پسر یا دختر ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود.
اگر اولاد متعدد باشند و بعضی از آنها پسر و بعضی دختر، پسر دو برابر دختر میبرد.
مطالب مرتبط
همدم تنهایی
من و خواهرم که سواد درست و حسابی نداریم، روز عقد داداش عروس با وکالت اومد محضر، بعدا فهمیدیم که چه کلاهی سرمون رفته! اون دختره که به خواهرم نشون دادن رو به ما نداده بودن! یه پیرزن که یکی دو سالم از خودم بزرگتره رو عقد کردم.
دوست عزیزم
همینطور احمقانه فکر میکنی که هیچی نمیشی! من که میدونم تو از این پیرمرده خوشت نمیاد و برای پول زنش شدی. ازش بکن برو برای خودت یه زندگی خوب درست کن لذتشو ببر.
مجبورم کردی
اگر تو خونه خریدی و اون ماشینت عوض کردی بخاطر این بود که من خرج خونه رو دادم و تو هی پولهات جمع کردی، وام گرفتی حالا برای من شاخ شدی؟!
جراحی لعنتی
از همان سال اول دانشگاه عاشقش شدم. قیافه و برورویی هم نداشت اما نجابتش برای من همه چیز بود. اولینبار یکی از اساتید خانم را واسطه کردم تا در جریان علاقه من به خودش قرار بگیرد، اما خیلی راحت دست رد به سینهام زد…
خداحافظ برای همیشه
هومن از زندگی با حنانه خسته شده و میخواهد او را ترک کند، او دیگر تحمل وسواسهای فکری و بهداشتی حنانه را ندارد. حنانه معتقد است او چون مهریه ندارد هومن به خودش اجازه میهد با او این طور برخود کند.
ارثیه خانوادگی
23 مرداد 1402 1402-12-12 15:18آخرین مطالب
هوش مصنوعی و عدالت جنسیتی
30 آبان 1403ام غانم
30 آبان 1403نقش زنان در حوزه مقاومت بر اساس مدلهای اسلامی
30 آبان 1403مطالب پربازدید