جامعه متکثر و جامعه واحد

یکی از موارد مهم در امر حجاب، بررسی همه ابعاد اجتماعی این مقوله است، بسیاری از اشتباهات اجتماعی و رفتار‌های کوچک در جامعه، خود عاملی مهم در روند کم حجابی جامعه است.

به گزارش متادخت، یکی از این موارد که مورد غفلت واقع شده است، مرزبندی نامرئی درباره زندگی اجتماعی متدینین و مردم عادی و مردمان با رفتار اجتماعی غیردینی است. به بیان راحت‌تر، این که همه ساحات اجتماعی نیازمند حضور همه طیف‌های جامعه است. یعنی در هر صحنه از جامعه، حضور همه جنس از مردمان را باید دید. این حرف مصداق نزدیک این ضرب المثل است که مشت نمونه خروار است. آن چه اکنون جامعه ما به عنوان مشکل بدحجابی با آن مواجه است از همین طیف بندی اشتباه است. اشتباهی که مشخص نیست از کی شروع شده است. مشکلی از جنس برچسب زدن به افراد جامعه و تفکیک آنان از هم بدون در نظر گرفتن آنان عنوان یک ید واحد است. ید واحدی که قرار است کار‌های بزرگی بکند، اما از درون گاهی دچار دگردیسی می‌شود.

هرجامعه‌ای متشکل از افرادی است با سلایق، توانایی و استعداد‌های متفاوت که هر کدام از این افراد می‌توانند در مسائل اجتماعی و دینی به روش خاصی عمل کنند. در واقع یک استعداد واحد می‌تواند بی‌نهایت فرد و سلیقه را با خود هم‌راه کند. یک پزشک می‌تواند غیر از پزشکی بسیاری از دیگر شئون جامعه را بپذیرد. می‌تواند به عنوان یک پزشک با رویکرد دینی شناخته شده باشد و یا یک پزشک با رفتار غیردینی. این سخن را می‌توان در همه ابعاد جامعه و همه مشاغل تعمیم داد. بحث اصلی ما از این‌جا شروع می‌شود که در جامعه ایران با تنوع قومیت‌های مختلف و سلایق فراوان چگونه مردم را می‌توان از هم جدا کرد؟ چرا در ایران، این تنوع در مشاغل و دوست داشته‌ها و تنوع تفریحات دیده نمی‌شود؟ به عنوان مثال چرا وقتی حرف از ایران باستان به میان می‌آید، توقع دیدن یک فرد متدین را نداریم؟ چرا در هیات‌ها ومساجد توقع دیدن همه اقشار جامعه را نداریم؟ چرا یک مرز نامرئی بین مردم ما ایجاد شده که ناخواسته آنان را از هم جدا می‌کند؟ چرا وقتی این جدایی رخ می‌دهد دیگر شاهد حضوردو طیف جامعه در مواضع یکدیگر نیستیم؟ این مبحث را می‌توان به عنوان یک نظریه مطرح کرد. حضور همه اقشار جامعه کنار هم می‌تواند از برچسب خوردن افراد جلوگیری به عمل بیاورد.

شکی نیست که این به اصطلاح برچسب و دوگانگی در برخی مباحث و حیطه‌ها از ترفند‌های دشمنان این مرزوبوم بوده است. زیرا ما معتقدیم یدالله مع الجماعه و وقتی این جماعت از درون به تکثر برسد، دست‌یافتنی‌تر و شکست پذیرتر می‌شود. در موضوع حجاب این قضیه پررنگ‌تر است، زیرا پوشش افراد در حضور اجتماعی بیانگر منش دینی آنان است و پوشش امری تخطی ناپذیر است وقتی پوشش خاصی در محلی مطرح می‌شود قطعا حضور دیگر پوشش‌ها با توجه به مطالب بالا سخت می‌نماید. این سختی از حیث تنهایی و به نوعی وصله ناجور بودن است. پس طبیعی است در بسیاری از مکان‌ها حضور بانوان با پوشش کامل را نداشته باشیم و به طریق اولی موارد دینی دیگر نیز در این اماکن کمرنگ‌تر می‌شود، مثل بسیاری از حدود شرعی و احکام اسلامی. هرچه‌قدر محیط از افراد دین‌دار تهی شود، به همان میزان امکان وقوع اتفاقات خارج شرع بیشتر می‌شود. به همین دلیل است که در حکومت اسلامی در برخی از مکان‌ها امکان اجرای قانون حجاب وجود ندارد و یا به سختی همراه است.

آن‌چه بیان شد نیازمند زیرساخت‌های بسیار فرهنگی است. حضور همه جانبه در همه عرصه‌ها منجربه کوتاه کردن دست نااهلان از بسیاری از اماکن است. نااهلان در اینجا تعبیر از افرادی است که به راحتی از آب گل‌آلود ماهی طمع خود را می‌گیرند و امنیت را ازهمه افراد جامعه سلب می‌کنند، منهای این‌که افراد جامعه از طیفی باشند. عدم حضور بانوان محجبه در فضا‌های اجتماعی مانند رستوران‌ها مراکز خرید پارک‌ها و مراکز تفریحی و سیاحتی باعث شده که هم از یک سو این اجماع در فضای جامعه ایران شکل نگیرد و این فضا‌ها صرفا در تسخیر یک طیف خاص از جامعه درآید و در نتیجه حضور افراد محجبه سخت‌تر می‌شود. از سوی دیگر توهم اکثریت پنداری در این طیف شکل می‌گیرد.

نکته آخر این‌که، هرجا صحنه از افراد دین‌دار و مقید به قیود دین خالی شود به همان میزان انجام و اعمال احکام دینی سخت‌تر می‌شود. باید به تمام سلایق و علاقه‌ها احترام گذاشت و هر هنر و یا حرفه‌ی خاصی را برای یک طیف مشخص شخصی سازی نکنیم. برای ایران آباد اسلامی بیشتر از هرزمان در تاریخ، نیاز به افراد متعهد و توانمند داریم. ایرانی که تمام سلایق و توانمندی‌ها در زیر یک پرچم و به عشق ایران تلاش کنند.​

دانشجو

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط