تجارت فحشا
12 اردیبهشت 1403 1403-03-01 15:54تجارت فحشا
- متادخت
- 12 اردیبهشت 1403
- 3:48 ب.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، زنگ در را میزنم و منتظر میایستم. کمی میگذرد، احساس میکنم کسی از آیفون نگاهم میکند. دوباره زنگ میزنم، بالاخره در را باز میکنند. وارد می شوم، از سکوت داخل خانه میترسم. زنگ در واحد را که میزنم پسری خوشچهره در را باز میکند. اول کمی براندازم میکند و بعد دستش را جلو میآورد. با این که دوست ندارم، دست میدهم. دستش سرد سرد است.
وارد میشوم یکی دو نفر گوشه و کنار ایستادهاند و با هم صحبت میکنند. دختری نزدیک میآید از اینها که همه جایش را عمل کرده و به اتاق راهنماییام میکند. وارد که میشویم با صدای نازک و نازدارش میگوید:
- خب عزیزم اسمت سپیده بود دیگه؟ الان میکاپ کارمون میاد برای میکاپ، بعدش این لباسها رو بپوش تا کارو شروع کنیم.
به لباسی که برایم آورده نگاه میکنم. باور نمیکنم، این که لباس نبود! میخواهم حرفی بزنم که از اتاق بیرون میرود. کمی هاج و واج به اطراف نگاه میکنم. در و دیوار پر است از عکسهایی که نگاه کردن به آنها هم برای من سخت است. من فقط میخواستم مدل لباس باشم نه چیز دیگری. از روی صندلی که نشستهام بلند میشوم. در اتاق را باز میکنم. یکی دو نفر دیگر با همان لباسهای مضحک ایستادهاند. دختر جوان نگاهم میکند.
- پس چرا اومدی بیرون؟ میکاپ کار الان میاد! حالا فعلا لباستو بپوش تا بیاد عزیزم.
دلم شور میزند، اما باید حرفم را بزنم.
- من میخوام برم.
سرها به سمتم میچرخد.
- مگه خونه خالهست که بری؟ هنوز فیلم و عکسی گرفته نشده؟
- مرجان به من گفته بود برای مدلینگ میام ولی الان…
همه شروع میکنند به خندیدن. دختر نزدیکتر میآید و دستم را محکم میکشد و زیر لب میگوید:
- بیا تو اتاق بیینم چی زر میزنی؟
دنبالش وارد اتاق میشوم بغض گلویم را میفشارد.
- تو رو خدا بذارید من برم. من این کاره نیستم، اگه برای عمل برادرم پول لازم نداشتم همین مدلینگ رو هم حاضر نبودم انجام بدم. من اهل این کارها نیستم. شما دارید فیلم مستهجن درست میکنید، حتما بعدشم همه رو میذارید تو اینستا و تلگرام!
- نه پس فکر کردی برای آلبوم عکس خانوادگی اومدی این جا؟! حتما از این جا هم میخوای بری پیش پلیس
دستش را دور گردنم حلقه میکند. آن دختر ناز و ملوس طوری وحشی شده بود که مثل گرگ میخواست من را بدرد.
- مطمئن باش تا ازت عکس و فیلم نگیریم از این جا نمیتونی بری، پس صدات درنیاد.
اشکهایم سرازیر میشود بیچاره شده بودم…
پیوست:
ماده14 قانون جرایم رایانهای: هرکس به وسیله سامانههای رایانهای یا مخابراتی یا حاملهای داده محتویات مستهجن را منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد تجارت یا افساد تولید یا ذخیره یا نگهداری کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون (5.000.000) ریال تا چهل میلیون (40.000.000) ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
مطالب مرتبط
مجبورم کردی
اگر تو خونه خریدی و اون ماشینت عوض کردی بخاطر این بود که من خرج خونه رو دادم و تو هی پولهات جمع کردی، وام گرفتی حالا برای من شاخ شدی؟!
جراحی لعنتی
از همان سال اول دانشگاه عاشقش شدم. قیافه و برورویی هم نداشت اما نجابتش برای من همه چیز بود. اولینبار یکی از اساتید خانم را واسطه کردم تا در جریان علاقه من به خودش قرار بگیرد، اما خیلی راحت دست رد به سینهام زد…
خداحافظ برای همیشه
هومن از زندگی با حنانه خسته شده و میخواهد او را ترک کند، او دیگر تحمل وسواسهای فکری و بهداشتی حنانه را ندارد. حنانه معتقد است او چون مهریه ندارد هومن به خودش اجازه میهد با او این طور برخود کند.
مرد مثل مرتضی
عاطفه به اجبار پدرش با مرتضی پسر عمویش نامزد میشود. اما مرتضی که میداند عاطفه به او علاقه ندارد تصمیمی بزرگ میگیرد…
تاوان اشتباه
پیرزن دلش نمیآید پسرش را در این وضعیت ببیند، همه چیزش را به خاطر یک اشتباه از داست داده و آن اشتباه چیزی نبوده است جز عشق..!
تجارت فحشا
12 اردیبهشت 1403 1403-03-01 15:54آخرین مطالب
عدالت جنسیتی در ورزش
26 مهر 1403زنان الهامبخش ورزش ایران
25 مهر 1403پرداخت حق بیمه بیش از چهار هزار زن مددجوی سرپرست
25 مهر 1403مطالب پربازدید