جمعیت کجای مسئله زنان است؟

در مواجهه با مسئله جمعیت باید به چند بعد آن به صورت مجزا پرداخت. جمعیت به عنوان مسئله‌ای برای جامعه و جمعیت به عنوان مسئله‌ای زنانه که مسائل و مشکلات خودش را دارد. به نظر می‌رسد جمعیت در سطح کلان اولویتش کاهش پیدا کرده است، در بین دغدغه‌های زنان هم هنوز به خوبی جا نیفتاده بود که تحت تاثیر بی‌توجهی، به قعر مسائل زنان سقوط کرد.

به گزارش متادخت، مسئله جمعیت تبدیل به یکی از مسائل کلیدی‌ حال و آینده جوامع بشری شده است. در ایران نیز موضوعی چالش‌برانگیز و مورد بحث است. با وجود ابعاد گسترده و تبعات عمیق این مسئله، به‌ویژه در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، شاهد آن هستیم که در میان دغدغه‌های زنان، جایگاهی درخور و شایسته نیافته است.

چرا مسئله جمعیت، مسئله‌ای صرفا زنانه نیست؟

جمعیت را با نرخ باروری زنان، تعداد موالید، تعداد زنان در سن باروری و مواردی از این دست می‌سنجند. بار فرزندپروری و فرزندآوری نیز برعهده زنان است. اساسا به همین دلایل؛ در مواجهه با مسئله جمعیت، جامعه یاد زنان و یاد مادری کردن می‌افتد؛ طبیعی‌ست. رشد جمعیت ارتباطی مستقیم و ذاتی با زنان دارد و باید در سیاست‌های این حوزه توجه ویژه به زنان و مادران کرد اما تقلیل این مسئله به صرف وظایف بیولوژیکی و ذاتی زن، ظلمی بزرگ به ماهیت پیچیده و چند وجهی آن است. به همین دلیل است که جمعیت را مسئله‌ای صرفا زنانه نمی‌دانیم. جمعیت و تبعات آن تمام ارکان جامعه را تحت الشعاع قرار می‌دهد. مثلا درباره تبعات اقتصادی آن می‌توان ساعت‌ها حرف زد. از کمبود نیروی جوان گرفته تا فشار بر نظام بازنشستگی و کند شدن رشد اقتصادی. در ابعاد اجتماعی نیز بزرگترین خطر کاهش جمعیت خدشه‌دار شدن بنیان خانواده است. در سیاست و فرهنگ هم مثال‌های زیادی از اثرات جمعیت وجود دارد.

با وجود ابعاد گسترده و تبعات عمیق مسئله جمعیت، شاهد آن هستیم که نه تنها در بین اعضای دیگر جامعه، خصوصا مسئولان جایی دارد بلکه در میان دغدغه‌های زنان نیز گم شده است.

در سطح کلان و مسئولان، همچنان تفکرات سال‌ها پیش در مورد جمعیت وجود دارد. انگار جامعه اقناع شده اما بازوان اجرایی که پیش‌برنده سیاست‌های جمعیتی و تسهیل شرایط برای مردم هستند، هنوز پرونده جمعیت را در کارتابل کاری‌شان باز نکرده و در اولویت‌شان نیست. هرچند هم که در این سه سال قانون جوانی جمعیت اجرا شد اما عزم و اراده مواجهه با اولویت و ضرورت جامعه در بین آن‌ها دیده نمی‌شود. طبیعی است که مردم نیز در پی آن با خود می‌گویند اگر این مسئله تا به این اندازه برای آینده ما و کشور مهم است؛ پس چرا خبری از آن نمی‌بینیم؟ چرا جنب و جوش و کوشش برای حل مسئله در بین بزرگان و مسئولان دیده نمی‌شود؟ چرا تمام مسئله در حد حرف باقی‌مانده و تازه همان حرف‌ها نیز ناظر به فوریت و جدیت مسئله است، نه راه‌های حل آن.

 

چرا مسئله جمعیت در میان دغدغه‌های زنان اولویت پایینی دارد؟

در بحث جمعیت بین اولویت‌ها و دغدغه‌های صرفا زنان، با مسائل دیگری مواجه هستیم. در ابتدای امر، حتی در فرایند تصویب قانونی برای سیاست‌های جمعیتی جدید کشور؛ زنان احساس مشارکت نمی‌کردند. برخی علل اقتصادی را مهم‌ترین عامل کاهش میل خانواده‌ها به فرزندآوری می‌دانند. همه قبول داریم که بار مالی و اقتصادی این مسئله بر خانواده می‌تواند ترسناک و گاهی کمرشکن باشد. با این وجود زن و مادری را تصور کنید که هم نگران مسائل اقتصادی است و هم می‌بیند تمام بار فرزندآوری و پرورش و تربیت آن بردوشش افتاده اما کسی سراغش نرفته تا صدایش را بشنود و نگرانی‌های دیگرش را رفع و رجوع کند. اساسا ساختارهای فعلی زنان را از مشارکت فعال در این زمینه محروم کرده و صدای آن‌ها را در خصوص این مسئله نادیده می‌گیرد.

آن هم زنی که این روزها در عرصه تامین معیشت و فعالیت‌های اجتماعی حضور دارد و همه عادت کرده‌اند انتظاراتی فراتر از تنها زن و مادر بودن از او داشته باشند. به او تصویر زنی را به عنوان الگو نشان می‌دهند که همسر خوبی‌است و غذایش همیشه آماده است. از آنطرف چندین بچه دارد و درعین حال سرکار هم می‌رود و درکنار همه این‌ها تحصیلات عالیه هم دارد. در بین این‌همه کاری که زنان امروزی باید انجام دهند، مادری و فرزندآوری در پایین‌ترین اولویت و دغدغه آن‌ها قرار گرفته است. او می‌خواهد به تصویر غالب از زن موفق اجتماعی که ۹ ساعت در روز کار می‌کند برسد و بچه جایی در این نوع زندگی ندارد. از این‌ها گذشته اگر هم قلبا به ندای ذاتی و درونی خود بخواهد گوش کند و بچه‌دار شود، باز هم با مشکلاتی مواجه است که هیچ‌کجای سیاست‌ها و حرف‌های مسئولان و قوانین حرفی از آن زده نشده است. مثلا وقتی ساعت کاری ادارات در تابستان ۶ صبح شد و ساعت شروع مهدکودک‌ها ۸ صبح؛ اینجا مادران جامعه ناخودآگاه فهمیدند که اصلا دیده‌ نمی‌شوند. البته در این مورد به خصوص معاونت زنان ریاست جمهوری ورود کرد و مسئله به نحوی حل شد اما مشت نمونه خروار است و از این نوع مسائل رسیدگی و شنیده نشده زیاد است.

مخلص کلام اینکه در مواجهه با مسئله جمعیت باید به چند بعد آن به صورت مجزا پرداخت. جمعیت به عنوان مسئله‌ای برای جامعه و جمعیت به عنوان مسئله‌ای زنانه که مسائل و مشکلات خودش را دارد. به نظر می‌رسد جمعیت در سطح کلان اولویتش کاهش پیدا کرده است، در بین دغدغه‌های زنان هم هنوز به خوبی جا نیفتاده بود که تحت تاثیر بی‌توجهی، به قعر مسائل زنان سقوط کرد.

پایان.

به قلم فاطمه امی، کارشناس ارشد حقوق خانواده دانشگاه شهید بهشتی

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط