به گزارش متادخت، از آنجا که زنان و مسائل مربوط به این حوزه در سینمای ایران بسیار قابل توجه است لذا پرداخت به سیر فکری و مسیر فیلمسازی کارگردانان زنِ ایرانی ضروری به نظر میرسد. در این میان نرگس آبیار به عنوان نویسنده، فیلمنامهنویس و کارگردان، از جمله چهرههای نامآشنا در این عرصه است که باید مورد ملاحظه قرار گیرد.
فیلمهایی که آبیار بر روی پرده نقره برده گواه آن است که وی در مسیر فیلمسازی خود همواره در تلاش بوده تا در یک ژانر ثابت و تکراری باقی نماند. او در مسیر خطی و از پیشتعیینشده برای پرداخت به موضوعات گام برنداشته و اغلب بین ژانرهای خانوادگی، اجتماعی و جنگ، در رفت و برگشت است. پرداخت به جنگ تحمیلی، بحرانهای زمان انقلاب، داعش و تجاوز به زنان و حاشینهنشینی، همگی در کنار هم ترکیبی قوی و متنوع در کارنامه او به وجود آورده. آبیار، خود و تیم فیلمسازیاش را محدود به موضوع خاصی نکرده به طوریکه در هر فیلم، نگاهی تازه به موضوعات را به مخاطب عرضه میکند.
هر آنچه نرگس آبیار ساخته است
نرگس آبیار از سال 1391 با فیلم «اشیاء از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند»، شروع به ساخت فیلمهای بلند سینمایی کرد. سپس در سال 1392، فیلم «شیار 143» را به روی پرده نقرهای برد. دور از انصاف است که تنها با اشارهای گذرا از این فیلم رد شویم.
شیار 143 فیلمی در ژانر دفاع مقدس است اما با محوریت مادران شهدا. فیلم به قدری متفاوت و جذاب ساخته شده که هر مخاطبی را تا لحظه آخر به دنبال خود میکشاند. پرداخت عمیق و ظریف به نقش «الفت» با بازی مریلا زارعی از جمله نقاط قوت فیلم است. مادری چشم انتظار، عاشق و صبور که این صبوری و عشق در تمام طول عمر همراه این مادر و مخاطب فیلم است. برگ برنده داستان بی شک مواجهه با پیکر بیجان شهید است.
واقعیت آنکه کارگردان در دام ساخت کلیشهای و تکراری موضوع نیافتاده و با افزودن کنش به دیالوگهای ساده و اضافه کردن چاشنی طنز به داستان توانسته است سوژه انتظار و چشم به راه بودن را به یکی از بهترین فیلمهای سینمایی ایران تبدیل کند.
مخاطبان سینما بعد از فیلم شیار 143، به تماشای «نفس» نشستند. فیلمی با فضای فانتزی و در ترکیب با انیمیشن که روایتگر زندگی و دغدغههای دختربچهای رویاپرداز در بحبوحه جنگ تحمیلی بود. انتقادهای مثبت و منفی بسیاری به نفس وارد شد اما در مجموع این فیلم را باید به لحاظ فرم و محتوا متفاوت و خلاقانه در فضای سینمای ایران دانست. پرش از نفس به «شبی که ماه کامل شد» گامی بزرگ و ماهرانه در کارنامه سینمایی آبیار محسوب میشود.
این فیلم الهام گرفته از داستان واقعی و تلخی است که آبیار در فضایی رئال به آن پرداخته است. روایت قصه غمانگیز فائزه و عبدالحمید برای مخاطب جذاب بود. مخاطب با وجود آنکه از پایان فیلم آگاه بود اما قصه، کشش و هیجان لازم را برای همراهی تا انتها داشت. توجه به نقش زن، مادر و خانواده در این فیلم نیز همانند سایر فیلمهای آبیار ملموس است که در ادامه با جزئیات بیشتر بدان پرداخته خواهد شد.
ابلق، هزینه گزاف زنانه
آبیار در آخرین اثر خود در سال 1399 «ابلق» را به منصه ظهور گذاشت. خشونت و تعرض علیه زنان، سوژه اصلی داستان است. سوژهای تلخ، مصیببار و رنجآور. جمعی از بازیگران سرشناس همچون الناز شاکردوست، هوتن شکیبا، بهرام داران و گلاره عباسی در قالب روابط خویشاندوی حاشیهنشین و فقیر روایتگر داستانی خانوادگی هستند. خانوادهای سطح پایین در محلهای تودرتو در حاشیه پایتخت به نام زورآباد با روابط پیچیده و سخت انسانی.
خانواده در فقر به سر میبرد و برای امرار معاش دست به هر کار سطح پایینی میزند. داستان در بستر سیاه و تاریکی رخ میدهد. این سیاهی در نیمه انتهایی فیلم با سکوت همراه میشود، سکوتی تهوعآور از سر مصلحتاندیشی. سکوتی که همواره زنان با هزینه گزاف باید تاوان آن را پس بدهند. بعد از آشکار شدن تعرض و دستدرازی، مخاطب انتظار بلوا و متلاشی شدن همه روابط را دارد، انتظار خون و انتظار انتقام، اما کم کم همه سرد میشوند، حتی شوهر غیرتمند. به تدریج همه آدماهای محله و اقوام مانند موشهای موذی شروع به حرف و حدیثهای بیخود و بیجهت میکنند و در نهایت نتیجه آنکه وجدان جمعی سکوتی مرگبار و سنگین را بهتر از رسوایی و بیآبرویی میداند.
هرچند در ابتدا وجدان جمعی به محض شنیدن خبر تجاوز به زن، واکنش هیجانی نشان میدهد و همه درخواست انتقام دارند. حتی برخی زنان دیگر محل نیز معترف میشوند که از سوی مرد مورد آزار قرار گرفتهاند اما جامعه سیر طبیعی خود را دارد. بدین معنا که آتش خشم جمعی در طی گفتمان کنشگران با یکدیگر به تدریج خاموش میشود و افراد محله آرامش و امنیت محل زندگی خود را به بلوا و احقاق حق پایمال شده زن ترجیح میدهد.
آنچه باقی میماند روح صدمه دیده و آسیب جسمی و روانی برای زن قربانی است. زنی که نتوانست حتی با وجود شوهر غیرتی خود، حقش را بگیرد. زنی که سکوت نکرد اما حرف زدن نیز برایش فایدهای نداشت. او که تلاش کرد تا قضیه آشکار شود و حق، لگدمال نشود اما جامعه چنین خواستی را برنمیتابید. فیلم رویکرد زنانه دارد اما خوشبختانه از رهیافت فمینیستی و نگاه افراطی و جنسیتزده مصون مانده.
- پیشنهاد مطالعه: آثار تهمینه میلانی؛ جسور و کم عمق
ظرافت نگاه زنانه در آثار آبیار
آبیار در تمام فیلمهای خود با نگاهی زنانه به دنبال روایتگری نوین از موضوعات عادی جامعه است. پرداخت به جنگ و خشونت علیه زنان موضوعات تازهای در سینمای ایران نیست اما سبک فیلمسازی او سبب جلوه فیلمهای منحصر به فرد و متفاوتی در عرصه سینما میشود. نگاه معناکاوانه به جنس زن در تمام ساختههای وی به چشم میخورد. در «نفس» مخاطب وارد دنیای دختربچهای معصوم میشود و در کنار دغدغهها و مشکلات، با او همراهی و همدلی میکند.
نگاه تفهمی وبر۱ در اینجا میتواند نگاه مسلطی باشد. اینکه از زاویه دید دختر به داستان نگاه شود، بسیار دلنشین و گیراست. در ادامه ما با زنانی همچون فائزه و مادر فائزه با بازی ارزشمند الناز شاکردوست و شبنم مقدمی در شبی که ماه کامل شد، همراه میشویم. حتی وارد دنیای مادر عبدالحمید میشویم و از نگاه او به جیش العدل و افراطگرایی دینی مینگریم؛ همچنین ورود به دنیای زنان و اشاره به دغدغمندیهای آن در ابلق نیز ادامه دارد.
هر کدام از شخصیتهای ابلق، به نوعی زجرکشیده و مورد ترحم هستند. گلاره عباسی که بسیار حرفهای در نقش زن رادان ظاهر شد، فردی است از طبقه پایین اجتماع، دهنبین، دارای هوش اجتماعی پایین و تشنه محبت، شاید کم نباشند چنین زنانی در جامعه اما به تصویر کشیدن آنها بر پرده سینما جسارت میخواد آن هم اینقدر با نگاه عریان و موشکافانه. معناکاوی زنان در فیلم شیار 143 با نقشآفرینی الفت توسط مریلا زارعی نیز نمایان است.
حس ناب مادرانگی در شیار بسیار واقعی و جذاب به تصویر کشیده شده است. مادری با تمام ابعادش از جمله ایثار، فداکاری، صبر، چشم انتظاری، عشق بی قید و شرط، همه و همه یکجا در الفت جمع شده است اما هیچکدام از این ویژگیها اغراقآمیز و افراطی نیست و مخاطب را زده نمیکند.
- مطالب مرتبط: زن مسلمان ایرانی، غایب در سینما
زنان در فیلمهای آبیار زنان رنجکشیدهای هستند که شرایط دردناکی را در بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه تجربه میکنند. جنگ سالهاست تمام شده اما قصه پر غصه برای مادران چشم انتظار هنوز به پایان نرسیده. افراطگرایی دینی به تنهایی خودش دردناک و ترسناک است، حال اگر این مضمون با عشق و زندگی زناشویی آمیخته شود، قطعا تجربه تلختری را رقم خواهد زد. همچنین مصلحتگرایی جمعی که در ابلق شاهد آنیم بسیار زجرآور و تنشزا برای زنان است به ویژه زنان آسیبدیده که انتظار دارند جامعه صدای فریاد آنها باشد؛
اما در مقابل جامعه با ایجاد شرایط خفقان، فرد را به تبعیت از سایر مردم به سکوت فرا میخواند. قربانیان در نگاه جدید محکوم میشوند به اینکه سکوت کردهاند و ظلمِ روا شده را فریاد نکردند اما تجربه زیسته نشان میدهند که گاها چنین فریادها و درخواستهای کمکی ممکن است به سرانجام نرسد و یا در شکل بدتری، به واسطه سیطره ایدئولوژی مردسالاری در جامعه، زنِ قربانی مجبور به تمکین و یا طرد شدن از اجتماع شود. البته جامعه مدعی است که برای احقاق حقوق این زنان آسیب دیده در تلاش است اما اینکه کی و کجا به نتایج علنی آن در جامعه برسیم، خدا داند.
جمعبندی نهایی آنکه زنان (دختران، زنان، مادران) و خانواده در شکلدهی رویکرد فکری آبیار نقش بسزایی دارند و همواره مورد ملاحظه او بودهاند. اگرچه در مسیر فکری و جریان فیلمسازی این کارگردان انتقاداتی به لحاظ شکل و محتوای به آثار وارد است اما به طور کلی مسیر فیلمسازی او رو به صعود است و یا حداقل آنکه سیر نزولی نداشته است. اگر تا حدی پایانبندی اجباری و بستن پرونده در ذهن مخاطب از نگاه آبیار تعدیل شود، به نظر میرسد در آینده شاید بازخوردهای مثبت بیشتری باشیم. باید دید در فیلمهای آتی این کارگران خوشآتیه، چه موضوعاتی بر پرده سینما به تصویر کشیده میشود و آیا باز هم مخاطب یه عنوان کنشگر آگاه تا انتها پای فیلمهای وی مینشیند؟ امید است که چنین باشد.
۱. روش تفهمی وبر رویکردی مبتنی بر فهم همدلانه است که به شناخت اعمال از دیدگاه فاعل میپردازد.
به قلم دکتر پگاه روشان، جامعهشناس و منتقد فیلم و سریال