بانو امین
20 اردیبهشت 1402 1403-04-24 10:15بانو امین
- متادخت
- 20 اردیبهشت 1402
- 11:52 ق.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، کنار تختشان نشستم احساس میکردم دیگر رمق ایستادن ندارم. از این که ایشان را در این حال میدیدم، دلم گرفته بود، با خودم فکر کردم کاش این همه درد نمیکشیدند. بانو لبخندی زدند و گفتند:
– برام حمد بخون.
بانو از من میخواست تا برایشان حمد بخوانم. خجالتزده سر به زیر انداختم و گفتم:
– من که قابل نیستم براتون حمد بخونم.
چشمانشان را باز و بسته کردند و مهربانتر از قبل گفتند:
– بخون تا قلب من روشن شه.
جلوتر رفتم دستشان را در دستم گرفتم، گرمای وجودشان آرامم کرد، شروع کردم به خواندن هفتاد مرتبه سوره حمد. در همان حال به فکر فرو رفتم، با خودم گفتم من که قابل نیستم، ایشان خودشان منبع عرفان، شناخت و موحد واقعی هستند. دوباره بسم الله گفتم و شروع به خواندن سوره حمد کردم؛ صدای تکان خوردن برگ درختان حیاط توجهام را جلب کرد، رو برگرداندم و به درختان نگاه کردم. زیر لب گفتم:
– خدایا تو میدونی، در قیامت، تمام این درختان شهادت میدن كه این بانو كه الان تو بستر افتاده در شبانه روز چقدر با خدا مناجات داشته.
هنوز جملاتم تمام نشده بود که احساس کردم درختان هم با من در حال تکرار سوره حمد هستند. تنم لرزید، ضربان قلبم شدت گرفت، سرم را پایین آوردم و کنار گوش بانو چیزی را که دیده بودم تعریف کردم. بانو آهی کشیدند، دست روی قلبشان گذاشتند و گفتند:
– حالم خوب شد، احساس آرامش میکنم.
به لبانشان چشم دوخته بودم که سوره قدر را میخواند، تلاوتشان که تمام شد از جا برخواستند، آرام و شمرده نفس میکشیدند. لحظاتی به سکوت گذشت. بانو به صورتم خیره شده بود. لحظات به کندی می گذشت باز همان لبخند همیشگی بر لبانشان نقش بست و گفتند:
– قلبت تا اندازهای روشن شده، مواظب باش كدرش نكنی.
دستم را روی قلبم گذاشتم هنوز همانطور میتپید.
مطالب مرتبط
بانو حُدیث (مادربزرگ امام زمان)
شما در این شرایط، به شیوه امام حسین عمل کنید؛ چرا که آن حضرت در ظاهر، خواهرش «زینب» را به عنوان «وصیّ» انتخاب کرده بود، در حالی که زینب هر آنچه امام سجّاد از علم الهی بیان میفرمود، انجام میداد و گفتار و رفتار وی، مستند به دانش حضرت بود و فلسفه این کار، حفاظت از وجود مقدّس امام سجّاد بود.
سبیعه بنت حارث اسلمی
سبیعه بدون اطلاع همسرش مسلمان شده و پنهانی به حدیبیه مهاجرت کرده بود. همسر او با اطلاع از این مسئله راهی حدیبیه شد و با استناد به صلحنامه حدیبیه خواستار بازگراند همسرش شد که آیهای نازل شد و به سبیعه در کنار مسلمانان ماند.
لینا الجربونی
سال 2002 دستگیر شده بود به جرم همکاری با جهاد اسلامی و پناه دادن به نیروهای مسلح گروهای قدس. حالا او قدیمیترین اسیر زن فلسطینی بود.
زینب پاشا
زینب پاشا که شخصیت کاریزماتیکی داشت، تا ابد در فرهنگ و تاریخ آذربایجان و ایران به عنوان اسطوره مقاومت زن ایرانی ماندگار شد.
کوکب حاتمی
اشکهایش را پاک کرد نمیخواست حالا که قرار بود بعد سالها پدر و مادرش را ببیند او را گریان و نالان ببینند. پرستار میگفت خانوادهاش سالها فکر میکردند او به دست ساواک کشته شده و حتی برایش مراسم ختم هم گرفتهاند. روسریاش را مرتب کرد حالا وقت برگشت به خانه بود.
زینب (س)
بغض گلوی زینب را گرفته بود. به کودکان و زنان که خیره به پیکرهای بیسر در میان دشت چشم دوخته بودند نگاهی انداخت. نگران حالشان بود حالا او بود که باید از جان زنان و کودکان مراقبت میکرد. سر بگرداند تا از حال علی، تنها یادگار برادرش مطمئن شود. علیابنالحسین به اجساد چشم دوخته بود و نفسش به شماره افتاده بود…
بانو امین
20 اردیبهشت 1402 1403-04-24 10:15آخرین مطالب
نقد سریال در انتهای شب
28 شهریور 1403نقد سریال در انتهای شب
28 شهریور 1403سقط جنین در استان بوشهر ۱۵ درصد کاهش یافت
28 شهریور 1403تأکید مدیرسلامت شهرداری تهران بر افزایش فرزندآوری توسط زوجین
28 شهریور 1403همایش ملی «زنان مقاوم؛ مقاومت زنان» برگزار میشود
28 شهریور 1403مطالب پربازدید