آرده دختر حارث بن کلده
14 اسفند 1401 1403-04-24 10:18آرده دختر حارث بن کلده
- متادخت
- 14 اسفند 1401
- 1:33 ب.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، آرده از روی اسب نگاهی به سپاهیان دشمن میکند. آرام دستش را به یال اسب میکشد تا آرامش کند. تعدادشان به وضوح از مسلمین بیشتر است. باید چارهای اندیشید نباید جنگ میسان را واگذار کرد. اسبش را به سمت خیمهگاه هی میکند، اسب آرام و موزون قدم بر میدارد. باید راه حلی وجود داشته باشد، ناگهان فکری به خاطرش میرسد. نزدیک که میرسد یکی از لشگریان را صدا میکند، مرد سراسیمه خودش را به آرده میرساند، آرده میگوید: تمام زنانی را که همراهمان هستند فرابخوان و بگو مقنعه و روسریهای خود را بر سر نیزه کنند. آرده چالاک از روی اسب به پایین میپرد، و به سمت خیمه میرود، نیزهاش را بر میدارد و یکی از روسریهایش را بر سر آن میزند. لحظاتی نمیگذرد که زنان جمع میشوند. آرده جلو میآید و نگاهی به جمعیت زنان نیزه به دست میکند، با دیدن زنان آرامشی عجیب وجودش را فرا میگیرد، اسبش را هی میکند و بعد اشاره میکند که راه بیفتند و خود پیشاپیش همه حرکت میکند. مردان مسلمان دور زنان حلقه میزنند و شروع به خواندن رجز میکنند. جمعیت که به سمت لشگر دشمن به راه میافتد یکی از میان جمعیت فریاد میکشد: نگاه کنید لشگر بسیاری به کمک مسلمانان آمدهاند حالا باید چه کنیم؟ شور و ولولهای در میان لشگر دشمن میافتد. ترس به وضوح در میان لشگر دشمن جولان میدهد. مسلمانان همچنان مصمم پیش میروند. فرمانده لشگر دشمن که ترس بر دلش نشسته است فریاد میکشد: به عقب بر میگردیم، عقبنشینی میکنیم. لشگر دشمن که منتظر فرمان عقبنشینی بودند به سرعت متفرق میشوند. لبخندی بر چهره آرده مینشیند؛ سر میچرخاند و به چهره مصمم همراهنش نگاه میکند. باز هم خدا کمکشان کرده بود. آرده سرش را رو به آسمان بالا میگیرد و زیر لب خدا را شکر میکند.
پیوست:
میسان مکانی است در نزدیکی شهر بصره عراق کنونی و این جنگ مربوط به جنگهای مسلمین با ایرانیان است.
مطالب مرتبط
ام غانم
زینالعابدین سنگها را در دست گرفت و مهر خود را بر آنها زد و دوباره به امغانم سپرد و آرام گفت: این کار سِری است که نباید کسی را از آن مطلع کنی..!
زینب علی ابوسالم
دختر هجده ساله فلسطینی که قصد داشت داخل یک اتوبوس عملیات استشهادی انجام دهد توسط پلیش شناسایی شد و در زمان دستگیری خودش را در میان صهیونیستها منفجر کرد و ۳۵ صهیونیست به خاک و خون کشیده شدند.
اسماء بنت یزید انصاری اوسی
اسماء دختر یزید بن سکن انصاری اوسی، از سخنورترین زنان عرب و محدثه بود که به شجاعت و دلیری شهرت داشت. او در این نبرد با شدت گرفتن جنگ به میدان رفت و 9 تن از رومیان را از پای درآورد.
نیره سادات احتشام رضوی
نیره سادات یک ساعت و نیم بیوقفه سخنرانی کرد و بعضی از مردم در گوش هم زمزمه میکردند که روح نواب صفوی در همسرش حلول کرده است!
شهناز محمدی زاده
سلام منو به پدر و مادرم برسون و بگو که منو ببخشن و از راهی که انتخاب کردم، راضی باشن. من خوشحالم که دارم شهید میشم.
وفا علی ادریس
نزدیک مرکز خرید که رسید ایستاد برگشت و پشت سرش را نگاه کرد و با خودش فکر کرد کاش مسجدالاقصی از اینجا معلوم بود. زیر لب شهادتین را خواند. مرکز خرید مثل همیشه پر از صهیونیست بود.
آرده دختر حارث بن کلده
14 اسفند 1401 1403-04-24 10:18آخرین مطالب
هوش مصنوعی و عدالت جنسیتی
30 آبان 1403ام غانم
30 آبان 1403نقش زنان در حوزه مقاومت بر اساس مدلهای اسلامی
30 آبان 1403مطالب پربازدید