ناامید

عطیه و صادق قصد ازدواج دارند که خبری تمام رشته‌های آنها را پنبه می‌کند.

به گزارش متادخت، به سختی نفس می­‌کشید. جلو­تر می­‌روم و دستان چروکیده‌­ی لرزانش را در دست می‌­گیرم. سعی می­‌کنم کمی آرامَش کنم. «چی داره این طوری اذیتت می­کنه عزیز؟ چرا نمی­گی چی شده؟» عزیز به سختی آب دهانش را قورت می‌دهد:«مادر جون صبر کن صادق هم بیاد بعد می­گم بهتون، باید جفتتون باشید.»

بلند می­‌شوم لیوان آبی برای عزیز می­‌آورم. دلم شور افتاده؛ عزیز چه می­‌خواهد بگوید که حالش این چنین دگرگون است؟ لیوان را که به دست عزیز می­‌دهم صدای زنگ در بلند می‌­شود، حتما صادق است. در را باز می‌­کنم. صادق مثل همیشه خندان وارد می­‌شود. «سلام عزیز جون» و بعد رو به من می‌­کند و می‌­گوید: «سلام بر عطیه بانو» جواب سلامش را می­‌دهم. کنار عزیز می­‌نشیند. عزیز نفس عمیقی می‌­کشد.

***

اشک‌هایم بند نمی­‌آید. صادق هم مغموم یک گوشه نشسته، عزیز هم که انگار بار سنگینی از روی شانه‌­هایش برداشته شده است حالا راحت‌تر نفس می‌­کشد. همانطور که اشک‌­هایم را پاک می­‌کنم به صادق نگاه می‌­کنم که در حال روشن کردن سیگار است، تازه راضی شده بود که سیگار را ترک کند. به حلقه‌­های دود که از دهانش بیرون می­‌آید نگاه می­‌کنم. عزیز که  نگران به نظر می­‌رسد می‌­گوید:« نکِش مادر! آخرش خودتو خفه می­کنی!» صادق نگاه سنگینی به عزیز می­‌کند: «چرا الان عزیز؟ چرا تا الان چیزی نگفتید؟» عزیز این بار شرمنده سرش را پایین می­‌اندازد: «راستش کسی جز من و مادر مرحومت چیزی نمی­‌دونست. بعدش که شما رفته بودید خارج از کشور، من چطور می‌توستم بهتون بگم؟» هق‌­هق گریه‌­هایم سکوت بین عزیز و صادق را می‌­شکند. چقدر من بیچاره بودم، حالا باید از عشقم دست می‌کشیدم چون از شیر مادر صادق زمانی که مادرم در بیمارستان بود خورده بودم.

صادق زیر لب می‌­گوید: «مطمئنید همه شرایط شیرخوردن رعایت شده؟» عزیز سرش را به نشانه تایید تکان می‌دهد. امیدم ناامید می­‌شود.

 

پیوست:

ماده ۱۰۴۶ قانون مدنی: قرابت رضایی از حیث حرمت نکاح در حکم قرابت نسبی است. مشروط به این که شیر زن از حمل مشروع حاصل شده باشد، شیر مستقیما از پستان مکیده شده باشد، طفل لااقل یک شبانه روز یا ۱۵ دفعه متوالی شیر کامل خورده باشد بدون اینکه غذای دیگر یا شیر زن دیگری را بخورد، شیر خوردن طفل باید قبل از تمام شدن دو سال از تولد او باشد، مقدار شیری که طفل خورده است از یک زن و از یک شوهر باشد بنابر این اگر طفل در شبانه روز مقدای از شیر یک زن و مقداری از شیر زن دیگر بخورد موجب حرمت نمی‌شود اگر چه شوهر هر دو زن یکی باشد. و همچنین اگر یک زن یک دختر و یک پسر رضاعی داشته باشد که هر یک از شیر متعلق به شوهر دیگر شیر داده باشد آن پسر و یا آن دختر برادر و خواهر رضاعی نبوده و ازدواج بین آنها از این حیث ممنوع نیست.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط