متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وقتی پنجره جمعیتی ایران بسته شود

زمان مطالعه: ۶ دقیقه
پنجره جمعیتی
پنجره جمعیتی ایران که در حال بسته شدن است، اگر هوشمندانه مدیریت شود، می‌تواند بزرگ‌ترین فرصت تاریخی برای ارتقای جایگاه زنان باشد.

به گزارش متادخت، تصور کنید کشوری ناگهان صاحب گنجینه‌ای عظیم و نامرئی شود؛ گنجینه‌ای که می‌تواند موتور محرک رشد اقتصادی باشد، رونق را به بازار کار بازگرداند و جامعه را برای دهه‌ها به سمت رفاه سوق دهد. این گنجینه، طلای سفید یا «سود جمعیتی» نیست بلکه یک «فرصت» است؛ فرصتی طلایی به نام «پنجره جمعیتی». ایرانِ امروز، در آستانه از دست دادن این گنجینه است. پنجره در حال بسته شدن است و اگر این اتفاق بیفتد، بار سنگین آن بیش از هر قشر دیگری بر دوش زنان این سرزمین خواهد بود. اما این پنجره دقیقاً چیست؟ چرا در حال بسته شدن است و چگونه می‌توان از این آخرین فرصت، برای ساختن آینده‌ای بهتر، به ویژه برای زنان، بهره برد؟

 

پنجره جمعیتی چیست و چرا طلایی است؟

از نظر جمعیت‌شناسی، «پنجره جمعیتی» به دوره‌ای طلایی از تحولات جمعیتی یک کشور گفته می‌شود که معمولاً ۳۰ تا ۴۰ سال به طول می‌انجامد. در این بازه، ساختار سِنی جامعه به گونه‌ای است که تعداد افراد در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال) به حداکثر مقدار خود می‌رسد در حالی که تعداد افراد وابسته (کودکان زیر ۱۵ سال و سالمندان بالای ۶۵ سال) در کمترین حد نسبی خود قرار دارد. به زبان ساده، در این دوره، جامعه دارای بزرگترین نیروی کار بالقوه خود است، درحالی که بار تکفل (مسئولیت مالی مراقبت از کودکان و سالمندان) در پایین‌ترین سطح است.

این ترکیب ایده‌آل، مزایای بی‌نظیری برای کشورها ایجاد می‌کند، ازجمله:

  • رشد اقتصادی شتابان: نیروی کار جوان، پرانرژی و تحصیل‌کرده، می‌تواند تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) را به شدت افزایش دهد.
  • افزایش پس‌انداز و سرمایه‌گذاری: از آنجا که هزینه‌های دولت و خانواده‌ها برای مراقبت از گروه‌های وابسته کمتر است، منابع مالی بیشتری برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، صنعت و آموزش، آزاد می‌شود.
  • رونق بازار مصرف: جمعیت بزرگِ در سن کار، به معنای قدرت خرید بیشتر و رونق بازار داخلی است.

کشورهای شرق آسیا مانند کره جنوبی، سنگاپور و تایوان، نمونه‌های کلاسیک بهره‌برداری از این پنجره جمعیتی هستند. آن‌ها با سرمایه‌گذاری بر روی آموزش و سلامت نیروی کار خود و ایجاد اشتغال مولد، توانستند این موهبت موقت را به رفاه دائمی تبدیل کنند.

 

ایران در کجای این پنجره ایستاده است؟

ایران از حدود دهه ۱۳۸۰ وارد این پنجره جمعیتی شد. کاهش شدید و سریع نرخ باروری از حدود ۶.۵ فرزند برای هر زن در دهه ۱۳۶۰ به زیر سطح جایگزینی (حدود ۲.۱) در دهه ۱۳۹۰[1]، باعث شد جمعیت جوانِ متولد شده در آن سال‌ها، امروز به سن کار برسند درحالیکه تعداد کودکان جدید به طور نسبی کم است. همچنین، چون هنوز جمعیت سالمند بسیار بزرگی نداریم، این پنجره در وسیع‌ترین حالت خود قرار دارد. اما این وضعیت ماندگار نیست. جمعیت جوان امروز، به مرور زمان پیر خواهد شد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که اوج پنجره جمعیتی ایران در سال‌های حول و حوش ۱۴۱۰ خواهد بود و پس از آن، به تدریج بسته می‌شود. از حدود سال ۱۴۳۰ به بعد، ایران با سرعت زیادی به سمت جامعه‌ای کاملاً سالخورده حرکت خواهد کرد. بنابراین، ما در حال حاضر در آخرین سال‌های طلایی این فرصت استثنایی به سر می‌بریم.

 

زنانه شدن بحران؛ وقتی پنجره بسته می‌شود، بار بر دوش کیست؟

اگر این فرصت از دست برود، تبعات آن برای همه جامعه سنگین خواهد بود اما ساختارهای اجتماعی و فرهنگی موجود باعث می‌شود که زنان، قربانیان اصلی این شکست جمعیتی باشند.

1) بار مضاعف مراقبت:

وقتی پنجره جمعیتی بسته شود، دو پدیده همزمان رخ می‌دهد؛ از یک طرف، با ادامه روند کاهشی موالید، جمعیت کودک کم می‌شود اما از طرف دیگر، جمعیت سالمند به سرعت افزایش می‌یابد. در یک جامعه با نقش‌های جنسیتی سنتی، وظیفه مراقبت از سالمندان، بیماران و کودکان به طور نامتناسبی بر عهده زنان است. این به معنای ظهور «بار مضاعف مراقبت»  است.

زنانی که خود ممکن است در میانسالی باشند، ناگهان باید از والدین پیر و احتمالاً بیمار خود پرستاری کنند. این کار، ساعت‌های طولانی، فشار روانی زیاد و هزینه‌های مالی قابل توجهی دارد. با افزایش اشتغال جوانان، مراقبت از نوه‌ها نیز اغلب بر دوش مادربزرگ‌ها می‌افتد. این «صنعت مراقبتِ» بی‌مزد و منت، زنان را از فرصت‌های تحصیلی، شغلی و اوقات فراغت محروم می‌کند و آن‌ها را در دایره‌ای از کار بدون دستمزد و خستگی روانی اسیر می‌نماید.

2) فشار بر زنان شاغل:

انتخاب میان خانواده و کار برای زنان شاغل، بحرانی است که به شکل یک تعارض ویرانگر خودنمایی می‌کند. از آن‌ها انتظار می‌رود هم در بازار کار حضور فعال و مؤثری داشته باشند (چرا که اقتصاد به نیروی کار آن‌ها نیاز دارد) و هم مسئولیت اصلی خانه و مراقبت را بر عهده بگیرند. نبود زیرساخت‌های کافی مانند مهدکودک‌های ارزان‌قیمت و باکیفیت، مراکز مراقبت روزانه از سالمندان و قوانین کاری انعطاف‌پذیر (مانند دورکاری)، زنان شاغل را تحت فشار بی‌سابقه‌ای قرار می‌دهد. بسیاری از آن‌ها مجبور می‌شوند برای مدیریت این بار مضاعف، از مشاغل رسمی و پرمنزلت خود دست بکشند و به سمت مشاغل پاره‌وقت، کم‌درآمد و غیررسمی سوق داده شوند یا کاملاً از بازار کار خارج شوند. این نه تنها به اقتصاد کشور آسیب می‌زند بلکه استقلال اقتصادی و موقعیت اجتماعی زنان را نیز تضعیف می‌کند.

 

تبعات برای ساختار خانوار؛ از فروپاشی تا فقر

از دست رفتن این فرصت، تنها به زنان آسیب نمی‌زند بلکه بنیان خانواده و ساختار اجتماعی را نیز متزلزل می‌کند:

  • فشار اقتصادی بر خانواده‌های جوان: وقتی زنان به دلیل بار مراقبت از کار اخراج شوند یا درآمد خود را از دست بدهند، فشار اقتصادی بر دوش مردان خانواده افزایش یافته و کیفیت زندگی کل خانواده کاهش می‌یابد.
  • کاهش بیشتر نرخ باروری: فشارهای مالی و روانی ناشی از این بحران، باعث می‌شود جوانان حتی تمایل کمتری برای فرزندآوری پیدا کنند، که این خود چرخه معیوب پیری جمعیت را تشدید می‌کند.
  • گسترش فقر زنانه: زنانی که از بازار کار خارج می‌شوند، در دوران سالمندی با فقر و انزوا دست و پنجه نرم خواهند کرد چرا که از حقوق بازنشستگی و پس‌انداز کافی برخوردار نیستند.

روی دیگر سکه؛ پنجره جمعیتی به عنوان فرصتی طلایی برای زنان

اما این پنجره که در حال بسته شدن است، اگر هوشمندانه مدیریت شود، می‌تواند بزرگ‌ترین فرصت تاریخی برای ارتقای جایگاه زنان در ایران باشد. وجود یک نیروی کار جوان و تحصیل‌کرده که سهم زنان در آن به طور قابل توجهی افزایش یافته است، یک دارایی باورنکردنی است.

در اوج پنجره جمعیتی، اقتصاد برای رشد همه جانبه به همه ظرفیت‌های خود نیاز دارد. این یعنی تقاضا برای نیروی کار زنان در همه بخش‌ها (از فناوری اطلاعات و مهندسی تا خدمات و مدیریت) افزایش می‌یابد. از سوی دیگر کمبود نسبی نیروی کار می‌تواند به نفع زنان باشد. کارفرماها  برای جذب و حفظ استعدادهای زن، ممکن است مجبور به ارائه مزایای بهتر، محیط کاری ایمن‌تر، فرصت‌های ارتقای شغلی عادلانه‌تر و سیاست‌های سازگار با خانواده شوند. تزریق این حجم از نیروی کار متخصص زن می‌تواند کلیشه‌های جنسیتی در محیط کار را در هم بشکند و راه را برای حضور زنان در پست‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری هموار کند.

 

راه حل؛ ضرورت سیاست‌گذاری‌های جنسیتی محور

برای جلوگیری از این سناریوی تاریک و تبدیل تهدید به فرصت، نیازمند یک تغییر پارادایم در سیاست‌گذاری‌ها هستیم. دیگر نمی‌توان با نگاهی یکسویه و بدون در نظر گرفتن جنسیت، برای کل جمعیت برنامه‌ریزی کرد. لزوم سیاست‌گذاری‌های جنسیتی در این مقطع تاریخی حیاتی است.

  1. توسعه زیرساخت‌های مراقبتی: دولت و بخش خصوصی باید سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در شبکه مهدکودک‌های عمومی و ارزان، مراکز مراقبت روزانه از سالمندان و خدمات پرستاری در منزل انجام دهند. این کار، بار مراقبت را از دوش زنان برداشته و امکان مشارکت اقتصادی آنان را فراهم می‌کند.
  2. اصلاح قوانین کار: معرفی و اجرای قوانینی مانند مرخصی والدین با حقوق (برای هر دو والد)، مرخصی استعلاجی برای مراقبت از اعضای خانواده و ترویج دورکاری و ساعت‌های کاری انعطاف‌پذیر.
  3. توانمندسازی اقتصادی زنان: ایجاد مشوق‌های مالیاتی برای بنگاه‌هایی که زنان را در پست‌های مدیریتی به کار می‌گیرند، تسهیل دسترسی زنان به منابع مالی برای راه‌اندازی کسب و کار، و مبارزه با تبعیض دستمزد.
  4. بازتعریف نقش‌های جنسیتی در جامعه: اجرای کمپین‌های آگاهی‌بخش برای ترویج تقسیم عادلانه کار خانگی و مراقبت بین زنان و مردان. مسئولیت مراقبت نباید تنها بر اساس جنسیت تعریف شود.

 

در نهایت فرصت‌سوزی تاریخی یا عبور هوشمندانه؟

پنجره جمعیتی ایران همچون کاروانی است که در حال عبور از یک کویر است. ما تا چند سال آینده به آخرین چاه‌های آب این کویر رسیده‌ایم. اگر از این آب‌ها هوشمندانه برای ذخیره‌سازی و برنامه‌ریزی مسیر بعدی استفاده نکنیم، در میانه بیابان پیری جمعیت، تشنه و تنها خواهیم ماند.

بهای این فرصت‌سوزی را، بیش از همه، زنان با از دست دادن استقلال، تحمل بار کاری مضاعف و فقر در سالمندی خواهند پرداخت؛ اما در مقابل، اگر جامعه و حکومت، «زن» را نه به عنوان یک موضوع حاشیه‌ای بلکه به عنوان محور اصلی برنامه‌ریزی برای این گذار طلایی در نظر بگیرد، می‌توانیم از این آخرین فرصت، برای ساختن جامعه‌ای ثروتمند، عادلانه و پایدار بهره ببریم. پنجره در حال بسته شدن است. زمان برای عمل، امروز است.

 

منابع:

  1.  https://amar.org.ir/
  • مرکز آمار ایران (https://amar.org.ir/)
  • یاراحمدی خراسانی، مهدی (شهریور 1393)، فرصت طلایی پنجره جمعیتی و ضرورت حفظ نمای جوانی در کشور، مجله گفتمان الگو، شماره 4
  • مجیدی، آرمان (پاییز 1393)، پنجره جمعیتی در ایران، مجله شهر قانون، شماره 11
  • محزون، علی اکبر (1396)، پنجره جمعیتی، انتقالات اقتصادی نسلی و چشم انداز سود جمعیتی اول و دوم در ایران، مجله جمعیت، شماره 99 و 100
  • فولادی، محمد (1398)، تحلیلی بر تغییر و تحولات جمعیتی در ایران؛ با تاکید بر فرصت طلایی پنجره جمعیتی، مجله معرفت فرهنگی و اجتماعی، شماره 39

✍🏻 به قلم دکتر پگاه روشان، جامعه‌شناس فرهنگی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط